اختصاصی / یورگن کلوپ در اولین بازی لیورپول بعد از اعلام ناگهانی خداحافظیاش از سرخپوشان مرسیساید، به شکل ویژهای توسط هواداران مورد تقدیر قرار گرفت.
به گزارش سایت رسمی فوتبال-برتر" class="text-black">فوتبال برتر؛ شباهت بین جدایی غیرمنتظره «یورگن کلوپ» و «بیل شنکلی» از لیورپول اجتنابناپذیر است. شنکلی هم دقیقاً از «خستگی» گفته بود؛ مردی که پس از یک عملکرد درخشان در فینال جام حذفی آن هم چند ماه قبل از اعلام «خداحافظی»، شاید احساس میکرد که دیگر هیچ قلهای در دنیا پیش روی او برای فتح وجود ندارد! اما وجه اشتراک قابلتوجهتر در هر دو مورد؛ این بود که هیچکس انتظارش را نداشت! هیچکس حتی به ذهنش هم خطور نکرده بود که چه اتفاقی در راه است! تیمی که خوب بازی میکرد و به کسب جامها میاندیشید؛ ناگهان با یک اعلامیه غافلگیرانه، در شوکی بزرگ فرو رفت!
جذابترین چیز چیست؟
بیشک اینکه بفهمیم «کجا به آخر خط رسیدهایم» کار آسانی نیست که از پس هر انسان بالغی برنمیآید! همیشه وجود «وسوسه» برای «آخرین تلاش» باعث میشود که متوجه حضور در «ایستگاه پایانی» نشویم! کاملاً هم طبیعیست؛ فقط با خودتان فکر کنید که اگر بتوانید یک رکورد مثبت دیگر به رکوردهای خود اضافه کنید، از تلاش برای آن انصراف میدهید؟ اگر هم اوضاع خوب نباشد؛ چه چیزی جذابتر از جبران مافات و تبدیل شدن به نقطه عطف؟ چه چیزی جذابتر از تبدیل کردن یک بیابان به دشتی پر گل؟ چه چیزی جذابتر از تبدیل ناامیدی به امید؟ جذابتر از بالاتر رفتن در دلِ آسمان سراغ دارید؟
فقط یک چیز میتواند از همه اینجا جذابتر باشد؛ پیوستن به محمد علی، جک نیکلاوس و مارک کاوندیش! پیوستن به لیست کسانی که با دیدن تابلوی «ایستگاهِ آخر»؛ زمان را بر علیه «منتقدان» و «تقدیرهای تلخ»، متوقف کردند!
ماندن به چه قیمت؟
میل باطنی همه کسانی که در یک باشگاه به مدت طولانی حضور دارند؛ این است که تحت هر شرایطی به کار ادامه دهند. این همان اتفاقی بود که برای «برایان کلاف» و «آرسن ونگر» افتاد و به هیچ عنوان پایانِ خوشی نداشت! داستان «سر الکس فرگوسن» و منچستریونایتد دیگر یک افسانه است؛ این همان نکتهای بود که حتی «ژاوی ارناندز» شب گذشته در کنفرانس خبری خود به صراحت به زبان آورد و از این گفت که «منتقدین هیچوقت اجازه نمیدهند که یک سرالکس فرگوسن در بارسلونا به دنیا معرفی شود.»
شاید هیچ چیز برای یک مدیر سختتر از تماشای روند فروپاشی تیمی باشد که مدتی پیش در آسمانها سیر میکرده! اینکه فرگوسن در آخرین فصل حضورش روی نیمکت یونایتد هم موفق به قهرمانی شد، موردی استثنا بود اما حتی در آن تیمِ یونایتد هم میشد نشانههایی از فروپاشی را دید! ریوی اعتراف کرد که نمیتوانست با تجزیه گروهی که تقریباً به عنوان یک خانواده در نظر میگرفت، روبهرو شود!
ایستگاه پایانی
حالا ولی کلوپ، چیزی را که باید میدید، سر بزنگاه دید! یورگن با یک جام قهرمانی در لیگ برتر انگلیس، یک جام قهرمانی در جام باشگاههای جهان، فتح لیگ قهرمانان اروپا، یک سوپرکاپ اروپا، یک قهرمانی در جام اتحادیه و یک قهرمانی در جام حذفی، کارنامهای درخشان از خود در بندر مرسیساید به جای گذاشته و در ادامه این فصل هم، یکی از مدعیان قهرمانی در لیگ اروپا به حساب میآید و در جام اتحادیه هم که به فینال رقابتها رسیده است!
ورزشگاهی که برای کلوپ خواند
به همین دلیل اعلام خبر ترک باشگاه در این مقطع، یکی از بهترین تصمیمات زندگی حرفیای او بوده! مردی که امروز پیش از شروع دیدار جام حذفی مقابل نورویچ، عکس خود را روی شالهای هواداران در کنار اسطورههای تاریخی باشگاه دید! مردی که پیش از شروع جدال لیورپول و نورویچ، یک ورزشگاه ایستاده برای او خواند! از این خواند که «هیچگاه قرار نیست دیگر تنها قدم بزند!» مردی که در طول این نمایش شکوهمند و احساسی، بعضی اوقات سرش را به پایین انداخت و در ذهن، سالهای درخشان قبل را مرور کرد و گاهاً به هوادارانِ روی سکوها لبخند زد تا نشان دهد گرما و حرارتِ ابراز محبتشان را در قلبش به خوبی احساس کرده. مردی که طی سالهای گذشته در چندین نوبت اوج حرفهایگری و برخورد صحیح هواداران با اسطورهها را به چشم دید و امروز خودش قسمتی جدید از این سریال تحسینبرانگیز بود.
چهره بغضآلود یورگن کلوپ حین سرود طرفداران لیورپول پیش از بازی با نوریچ را ببینید:
تا کنون نظری ثبت نشده است!