از برکناری جنجالی علی دایی به عنوان سرمربی پرسپولیس ۱۰ سال میگذرد و در این سالها پرسپولیس روزهای درخشانی را پشت سر گذاشته اما در آن دوران هم اتفاقات جالبی برای قرمزپوشان رقم خورد.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ دقیقاً ۱۰ سال قبل، آخرین حضور علی دایی روی نیمکت پرسپولیس بود و حالا عمر جدایی شهریار از جمع سرخپوشان به یک دهه رسیده است. مردی که اتفاقات تلخ و شیرینی زیادی را در دورههای حضورش در پرسپولیس تجربه کرد. به همین بهانه در ادامه به مهمترین اتفاقات دوران مربیگری دایی در پرسپولیس میپردازیم.
شاید اگر طرفداران پرسپولیس میدانستند مصاف پرسپولیس و تراکتور در هفته هفتم لیگ چهاردهم، تبدیل به آخرین روز سرمربیگری علی دایی در این تیم میشود، استقبال باشکوهتری از آن دیدار به عمل میآوردند. هرچند سرخپوشان در شش بازی قبل از این دیدار عملکرد خوبی نداشتند و انتقادات زیادی متوجه سبک بازی تیم دایی بود اما هواداران این تیم همچنان موافق ادامه حضور دایی روی نیمکت پرسپولیس بودند.
با همه این تفاسیر، ۱۰ سال پیش در چنین روزی، پرسپولیس میزبان تراکتور آماده رسول خطیبی در ورزشگاه آزادی بود و نیاز مبرمی به کسب سه امتیاز آن دیدار داشت. درحالی که بازی بدون اتفاق خاصی دنبال میشد، محسن بنگر روی پرتاب اوت بلند حسین ماهینی با ضربه سر دروازه حامد لک را باز کرد تا شاگردان دایی نیمه نخست را با برد راهی رختکن شوند.
نیمه دوم آغاز شد و همچنان توپ و میدان در اختیار سرخپوشان پایتخت بود تا اینکه در دقیقه ۶۸، محسن بنگر با ضربه سری غیر قابل مهارتر از گلی که زد، دروازه خودشان را باز کرد و حساب کار یک بر یک شد. دقیقه ۸۰ از راه رسید و محمد عباسزاده فرصت طلایی دوباره پیش افتادن پرسپولیس را با کوبیدن توپ به تیر دروازه از دست داد تا پنج دقیقه بعد، لوسیانو ادینیو روی پاس طلایی سامان نریمانجهان گل دوم تراکتور را به ثمر برساند و هواداران پرسپولیس را به سکوت وادار کند.
اما این پایان کار آن دیدار مهیج نبود. سامان نریمانجهان آن روزها ۲۳ ساله، توپ را از زمین خودشان برداشت و به سمت دروازه پرسپولیس رفت. استارت ۶۰ متری او درنهایت منجر به رقم خوردن سومین گل تبریزیها شد تا شب باشکوه آنها در آزادی تکمیل شود.
درنهایت تنها یک هفته بعد از این بازی بود که به غیرمنتظرهترین شکل ممکن، دایی بعد از یک فصل و نیم حضور در این تیم با تصمیم مدیرعامل وقت پرسپولیس برکنار و حمید درخشان جایگزین او شد.
علی دايی در اولین دوره حضور در پرسپولیس به عنوان مربی، طی ليگ های نهم و دهم و از دی ماه ۱۳۸۸ تا خرداد ۱۳۹۰ به مدت يك فصل و نيم هدايت تيم پرسپوليس را بر عهده داشت كه دو بار به قهرمانی جام حذفی رسيد و در ليگ برتر هم در هر دو دوره سرخپوشان را در جایگاه چهارم قرار داد.
البته دايی سال اول تيمي كه با كرانچار در رتبه چهارمی بود را تحويل گرفت تا قهرمان كند اما در نهایت فصل را با همان جایگاه چهارمی به همراه تیمش به پایان برد. دایی در سال بعد تيمش را با هدف قهرمانی بست اما پرسپولیس بعد از سه برد متوالی كم كم به سراشيبی افتاد و در لیگ قهرمانان آسیا هم در جایگاه آخر گروهش قرار گرفت، تا این قهرمانی مجدد در جام حذفی باشد که کمی فشارها را از روی دایی و تیمش برمیدارد.
دايی روز ۸ دی ماه ۱۳۸۸ برای اولین بار به سرمربيگری پرسپوليس رسيد. در اولين روز حضور دايی در تمرين پرسپوليس و در ورزشگاه شركت واحد، محمود خوردبين در محل تمرين حاضر نشد اما دايی در حضور بازيكنان گفت: «هر كس میخواهد بيايد، هر كس هم نمیخواهد برود. بعد از آن اما خوردبين با دايی روابط حسنهای پيدا كرد و در سمت سرپرست تيم باقی ماند.»
دايی در همان روزهای نخست در پرسپولیس و در اولين اقدام خود اعلام كرد احمدرضا عابدزاده را به عنوان یکی از اعضای کادرفنی نمیخواهد؛ البته دایی اعلام كرد مشكلی با عابدزاده ندارد اما نمیتواند با او كار كند. اين اقدام دايی با واكنش برخی از دوستداران عابدزاده و پرسپوليسیهای متعصب همراه شد اما چون دايی در ابتدای راه بود مطبوعات زياد به پر و پاي او نپيچيدند. با این حال عابدزاده مصاحبههای تندی عليه دايی انجام داد كه البته با واكنش خاصی از سوی شهریار همراه نبود.
حركت بعدي دایی برای برخی پرسپوليسیها به سختی قابل هضم بود، او به عنوان جانشين عابدزاده و براي تمرين دروازهبانهای تيم یک مربی استقلالی را به پرسپوليس آورد تا در اين راه بدعت گذار باشد. ورود محمد علي يحيوی به كادر فنی پرسپوليس با واكنشهای زيادی به خصوص از سوی پيشكسوتان پرسپوليس مواجه شد اما كاشانی از تصميم دايی حمايت كرد تا يحيوی در كادر فنی باقی بماند. البته در اواخر اولین دوره حضور دايی در پرسپوليس مسائلی بين يحيوی و برخی بازيكنان به وجود آمد تا دايي در راهآهن، تیم بعدیاش از او استفاده نكند.
دايی در اردوی پيش فصل اولین سال حضور در پرسپوليس و در آلمان به خاطر اتفاقی كه هيچ كس نفهميد جزئياتش چه بوده شيث رضايی و عليرضا حقيقی را از تيم اخراج كرد كه حقيقی خيلي زود و در همان آلمان از دايی معذرت خواهی كرد اما كار شيث به باشگاه كشيد تا او هم با وساطت كاشانی به تيم برگردد.
در بحران نتيجه نگرفتن دايی در پرسپوليس او با ليدرهاي باشگاه كه برخی از آنها از باشگاه و حبيب كاشانی حقوق میگرفتند به مشكل اساسی خورد تا جايي كه بعد از تشنج روي سكوها كار به دعواي فيزيكي كشيد و دايي در مقابل ساختمان باشگاه با يكي از ليدرها درگيري فيزيكي پيدا كرد که منجر به کبودی معروف پای چشمش شد. بعد از این اتفاق ليدرها در بازی با صبا كه به شكست ۴ بر ۱ پرسپوليس انجاميد برای دايی بيانيه خواندند و رسماً اعلام كردند از او حمايت نخواهند كرد. اين مسأله و ادامه حمايت كاشانی از ليدرها دامنه اختلافات دايی و كاشانی را گستردهتر كرد.
شيث رضايی كه در دوران بازی دايی هم يک بار با او به مشكل برخورده بود در بازي با صبا كه منجر به باخت ۴ بر ۱ تيمش شد، بازوبند كاپيتانی را تا مچ خود پايين آورد. بعد از اين بازی هم از قول يكی-دو بازيكن صبا شنيده شد شيث يكي از بازيكناني بوده كه در مخالفت با دايی باعث اين باخت سنگين شده تا دايی بعد از چند باخت و نتيجه بد اخراج شود. ظاهراً يكي از بازيكنان صبا حرف هاي شيث با يكي از همبازيانش در اين خصوص را شنيده بوده و همين حرف ها به علاوه تماس سهراب بختياریزاده با دايي و البته حركت زشتی كه شيث انجام داد زمينه ساز اخراج او شد.
دایی بعد از رفتار ناشايست شيث رضايي با هواداران پرسپوليس و شايد بازی ضعيف او كه با پاس رو به عقبش زمينه ساز شكست ديگری برای پرسپوليس در بازیهای تداركاتی تورنمت دوبی شد اين بازيكن را براي سومين بار از تيم اخراج كرد تا ثابت كند آبش با او در يک جوی نمیرود. بعد از اين اخراج، شيث عليه دايی مصاحبه كرد و كم كم كار بالا گرفت تا جايي كه شيث از دايی شكايت كرد و دعوای اين دو نفر وارد فاز دادگاهی و خارج از فوتبال شد.
پنج باخت متوالی در اواخر نيم فصل اول ليگ دهم كاری كرد تا فشارها روی دايی زياد شود اما كاشانی او را بركنار نميكرد تا خود دايی شخصاً تصميم به استعفا بگيرد. در نهایت دايی در ۲۸ آذر ۱۳۸۹ ازسرمربيگری پرسپوليس استعفا داد اما حبیب کاشانی و کادر فنی و بازیکنان با استعفای او موافقت نکردند و با پافشاری فراوان و رفتن دسته جمعی به خانه وی از او درخواست بازگشت کردند، دایی هم پذیرفت و روز بعد به تمرین پرسپولیس بازگشت.
در حالي كه كم كم دامنه اختلاف دايی و كاشانی بالا گرفته بود، پرسپوليس در ورزشگاه تختی با گل دقيقه ۸۰ آرفی، سايپا را شكست داد تا بعد از ۵ باخت متوالی و بیسابقه بالاخره از بحران بيرون بيايد. نكته جالب البته آنجا بود كه به خاطر تنش دايی با ليدرها در اين بازی، روی سكوها، جنجالهای زيادی ديده شد و دودستگی هواداران مشهود بود. البته بعداً شايعه شد دايی براي تنها نبودن در اين بازي تعدادي از همشهريانش را از اردبيل به تهران فراخوانده تا مقابل ليدرها بايستند و از او و تيمش حمايت كنند كه البته دايي اين شايعات را رد كرد. بعد از اين برد دايی به سكوهايی كه از او حمايت كرده بودند تعظيم كرد.
ظاهراً بين دايی و كريم باقری رابطه مسالمت آميز و خوبی برقرار بود اما دايی با نيمكت نشين كردن باقری زمينه خداحافظی بی سر و صدای آقا كريم از فوتبال را فراهم كرد. قبل از بازی پرسپوليس مقابل داماش در جام حذفي به يكباره باقري از تيم جدا شد و ديگر در تمرينات شركت نكرد. پیش از اين بازي دايی در چند دیدار از باقری خيلی كم استفاده كرد اما بعد از جدايی بی سر و صدای باقری، نه خود اين بازيكن حاضر شد صحبتی در اين خصوص كند نه دايي توضيح قانع كنندهای داشت. البته در جشن قهرمانی پرسپوليس در جام حذفی، باقری به تيم برگشت، آن هم براي بالا بردن جام در تيمی كه هيچ چهره نامداری نداشت.
دايی در اولين تجربه خود به عنوان سرمربی و در دربی پايتخت به لطف شوت تماشايي باقری برنده شد و اولين برد دربی بعد از شش تساوي رقم خود اما شكست در دو دربی رفت و برگشت فصل دهم آن هم مقابل پرويز مظلومی نقطه تاریک كارنامه مربيگري او در پرسپوليس بود.
دايی در ابتداي ليگ دهم محسن خليلی را نخواست تا آقای گل محبوب پرسپوليس كه بعد از بازگشت از مصدوميتی سنگين بازگشتی اميدوار كننده به ميادين داشت و در مسابقات مختلف يازده گل هم زده بود با ناراحتی از پرسپوليس جدا شود. خليلی بعداً در مصاحبهای گفت كه چقدر از دايی به خاطر اين حركتش ناراحت شده است، چون احساس میكرده با او رفيق بوده و از زمان حضئور در سايپا رابطهای صميمی با هم داشتهاند.
دايی در ابتداي ليگ دهم و در زمان بستن تيم اعلام كرد نيازی به وحيد هاشميان هم ندارد اما مشخص نشد در نيم فصل دوم چطور راضی به استفاده از او شد. البته در اين خصوص نقش كاشانی هم پررنگ بود.
یک ماه پاياني حضور دايی در پرسپوليس، در اولین دوره حضورش در این تیم با تنش علنی و عجيب او با حبيب كاشاني توأم شد. هر چند دايی ابتدا در حرفهايش به صورت غير مستقيم از كارشكني هاي كاشانی و اطرافيانش عليه او میگفت اما در آخرين روزهاي حضور در پرسپوليس و قبل از فينال جام جذفی مقابل ملوان علناً با كاشانی درافتاد و در مصاحبههايش اعلام كرد با او و اطرافيانش به شدت مشكل دارد. حتي دايی از كارشكنیهای كاشاني و اطرافيانش عليه خود گفت و اينكه چون كاشانی ميدانسته پرسپوليس در بازی نيمه نهايی جام حذفي قادر به شكست سپاهان نيست پاداش ويژهای برای پيروزی در اين بازی در نظر گرفته است.
به دنبال مشكلات دايی با مديريت باشگاه پرسپوليس، او در جشن قهرمانی سرخ ها كه در انزلی برگزار شد اصلاً دوست نداشت برای دريافت مدال خود به روي استيج برود و سرانجام بعد از خواهش اطرافيانش و وساطت حسين عبدی با كلی تاخير روی استيج رفت و خيلي زود از آن سوی سكوها پايين آمد تا با كاشانی و اطرافيانش مواجه نشود. دايی در حالي در جشن شركت نكرد كه برخی از اعضاي متفرقه باشگاه و اطرافيان كاشانی هم مدال گرفتند و با جام قهرمانی عكس يادگاري انداختند. مسألهای كه باز هم منجر به اعتراض دايي و حمله به كاشاني در مصاحبههايش شد.
با وجود اختلاف علنی و دعوای رسانهای دايی و كاشانی كه البته با سكوت ظاهری كاشانی حداقل در رسانهها همراه بود، در ميان شگفتی همه دايی بين گزينههای سرمربيگری پرسپوليس برای شروع ليگ يازدهم قرار گرفت و در ميان تعجب بيشتر با نظر كميته فنی گزينه اصلح شناخته شد. با اين حال كاشانی براي فرار از همكاری دوباره با دايی اعلام كرد، دایی فقط ۴۸ ساعت فرصت دارد اعلام كند میتواند زير نظر مديرعامل باشگاه كار كند و اگر اين شرط را پذيرفت میتواند برنامهاش را تحويل باشگاه دهد.
با اين حال دايی كه خودش در سفر خارجی بهسر میبرد در واپسين دقايق مهلتش و در ساعات بامدادی برنامهاش را از طريق وكيل خود به باشگاه پرسپوليس فرستاد كه البته در ميان شگفتی همه با در بسته روبرو نشد. با اين حال كاشاني به دايی ركب زد و با برداشت از اينكه دايی در برنامهاش نپذيرفته زير نظر كاشانی كار كند و آن شرط اصلی را نپذيرفته با فرمول عجيب كميته فني، حميد استيلی جای دايی را گرفت و سرمربی پرسپوليس شد.
دايي بعد از ترک پرسپوليس هم تنش هايي با اين تيم و مديرانش داشت. او بعد از برد ۴ بر ۳ پرسپوليس در بازی برگشت ليگ يازدهم همراه با راهآهن، خوشحالي عجيبی از خود نشان داد و با مشت کردن دستهایش و گفتن اينكه خدا به او عزت داده تا تيمش بالاتر از پرسپوليس در جدول قرار بگيرد خشم برخی از هواداران پرسپوليس را برانگيخت.
همچنين دايی به خاطر مطالبات ۳۰۰ ميليون تومانیاش از زمان مديريت كاشانی، مجبور به شكايت از باشگاه پرسپوليس شد و اين شكايت باعث شد تا او با رويانيان به خاطر اختلاف ميزان بدهی وارد دعوای رسانهای شود. اتفاقي كه باعث شد رابطه دايی با مدير جدید باشگاه پرسپوليس هم تيره شود اما مدتی بعد رويانيان خودش و همه اهالي فوتبال را شگفت زده كرد و با هزار تقلا و خواهش دايی را براي هدايت پرسپوليس به تيمش آورد.
البته بازگشت دوباره دایی به پرسپولیس با فشار هواداران این تیم اتفاق افتاد. در دوران مربیگری حمید استیلی و همچنین در زمان هدایت باشگاه توسط مانوئل ژوزه و یحیی گلمحمدی بعد از هر بار عقب افتادن تیم و قطعی شدن شکست، هواداران پرسپولیس یکصدا نام علی دایی را صدا میزدند و خواستار بازگشت او به باشگاه بودند. این اتفاق در نهایت در لیگ سیزدهم افتاد و دایی در فصل ۹۳-۱۳۹۲ به پرسپولیس بازگشت و باشگاه را با دو امتیاز کمتر نسبت به فولاد به مقام نایب قهرمانی رساند.
اما در فصل بعدی و بعد از اینکه تیم دایی از ۷ دیدار ابتدایی تنها ۲ پیروزی دشت کرد و ۳ بار شکست خورد، شهریار از هدایت سرخپوشان کنار رفت و دیگر هیچ وقت فرصت بازگشت به باشگاه را پیدا نکرد، دوریایکه حالا به یک دهه رسیده است.
تا کنون نظری ثبت نشده است!