شکست منچستریونایتد برابر نیوکاسل:

 

شکست بسیار سختی بود. پس از دریافت گل، بازگشت به بازی بسیار دشوار شد. تیم ما فاقد بنیانی است که بتواند در لحظات دشوار از پس شرایط برآید. به طور واضح و ساده، آن‌ها تیم بهتری بودند و بازی را قدرتمندانه آغاز کردند.

تعویض جاشوا زیرکزی در دقیقه 30: 

 

باید به تیم فکر کرد و گاهی نیز به خود بازیکن. احساس کردم جاشوا و تیم در حال رنج کشیدن هستند و به همین خاطر به یک هافبک دیگر نیاز داریم. شناخت بازیکنان اهمیت بالایی دارد و من می‌دانم که جاشوا فرد بسیار خوبی است. او از حمایت ما برخوردار خواهد بود. وقتی به تونل رفت، درک کردم که ممکن است برخی از بازیکنان شرایط روحی خوبی نداشته باشند. زندگی همین است؛ ما از جاشوا حمایت می‌کنیم و به راهمان ادامه می‌دهیم.

آیا آموریم رویکردش را تغییر می‌دهد؟ 

 

شاید. یا شما به ایده خودتان ادامه می‌دهید، یا آن‌ها باید مربی را عوض کنند. این انتخابی است که هر کسی در فوتبال باید انجام دهد. اگر فکر می‌کنم این بهترین چیز برای تیم است، پیامم را منتقل خواهم کرد، به راحتی.

نجات منچستریونایتد: 

 

اگر فکر کنم می‌توانم کاری برای تغییر نتایج انجام دهم، تلاشم را انجام خواهد داد. بیشتر از من، تغییر نتایج، به باور بازیکنان بستگی دارد. متوجهم که به دنبال چه چیزی هستید، اما من به خاطر ایده‌هایم در منچستریونایتد حضور دارم. این لحظه بسیار دشواری است و باید با صداقت به آن رسیدگی کنیم. در بازی‌های اول‌مان پیشرفت‌هایی نشان دادیم. به خصوص در بازی با سیتی، مقابل تاتنهام و یک نیمه مقابل آرسنال. با این حال، ما پشت سر هم شکست می‌خوریم چون نه تمرین داشته‌ایم و نه باور. 

آیا سیستم بازی تغییر می‌کند؟ 

 

من باید دیگران را نسبت به ایده‌های فعلی‌ام متقاعد کنم چون ایده دیگری ندارم. تا آخرین لحظه این ایده‌ها را ادامه خواهم داد. بازی با سه مدافع، مانند بازی با چهار مدافع است. ما می‌توانیم ویژگی‌های سیستم را عوض کنیم؛ مثلا آماد در پست وینگ‌بک به میدان برود. ما بازی‌ای داشتیم که در آن با سیستم 2-4-4 پرس می‌کردیم. اگر دائما در حال تغییر باشم، اوضاع بدتر خواهد شد.من بازی را به شیوه‌ای متفاوت می‌بینم. اگر مطمئن باشم که تغییر سیستم ما را به پیروزی نزدیک‌تر می‌کند، این کار را انجام خواهم داد. اما، زمانی که مربی تغییر می‌کند، به خصوص در چنین باشگاهی، به این دلیل است که آن‌ها برنده نمی‌شوند. منچستریونایتد پس از دو سال کار با سیستم قبلی که دو پیش‌فصل داشت، در حال شکست خوردن بود. آن‌ها پس از خرید بازیکنانی که مختص آن سیستم بودند و با آن کار کرده بودند، تیمی بازنده محسوب می‌شدند. بنابراین، آیا باید از سیستمی استفاده کنم که به آن اعتقاد ندارم؟ منطقی نیست. 

صحبت در مورد سقوط منچستریونایتد: 

 

بله، صحبت از احتمال سقوط منچستریونایتد مایه شرمساری است. من هم مقصر هستم چون تیم فکر می‌کند پیشرفتی نداشته است. شکست‌های متعدد به عنوان سرمربی منچستریونایتد خجالت‌آور است. 

نقل و انتقالات:

  

اینطور نیست که من بیایم و بتوانم با صرف هزینه زیاد، تمام تیم را تغییر دهم. شما وضعیت مالی باشگاه را می‌دانید. بنابراین، صحبت کردن در مورد نقل و انتقالات هیچ فایده‌ای ندارد.

انتظارات از بازیکنان: 

 

دوست ندارم به اینجا بیایم و بهانه‌تراشی کنم. فکر می‌کنم مردم از بهانه‌تراشی در این باشگاه خسته شده‌اند. من درباره سقوط صحبت می‌کنم، زیرا باشگاه ما به یک شوک نیاز دارد، می‌فهمید؟ شوک همین است و باید آن را درک کنیم. 

استفاده نکردن از رشفورد یک پیام بود؟

 

من در مورد تیم فکر می‌کنم و تصمیم می‌گیرم. شما خیلی به مارکوس فکر می‌کنید. من به دنبال ارسال پیامی نیستم.