به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر، سروش رفیعی هافبک پرسپولیس بعد از تمدید قراردادش با این باشگاه در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سوالات آنها پاسخ داد. او در مهمترین بخش صحبتهایش درباره جدایی دانیال اسماعیلیفر و مهدی ترابی صحبت کرد اما جملات او درباره علیرضا بیرانوند و جداییاش از پرسپولیس، عجیب و دور از انتظار بود.
تفاوت معیارها
باید قبول کنیم کسی که فوتبالیست است، فوتبال حرفه و شغلش است و دارد از این راه درآمد کسب میکند. معیارهای آدمها متفاوت است. یک نفر نگاهش در زندگی این است که فقط بیشتر داشته باشم از نظر مالی و یک نفر ثروتش را در چیزهای دیگر میبیند.
شعور، معرفت و انسانیت!
آخرین بازی فصل که تمام شد گفتم من ۵ قهرمانی لیگ دارم، جام حذفی و سوپرجام هم بردم. تیم ملی و جام ملتها هم رفتم ولی تازه متوجه شدم که هیچکدام از این مقامها و پولها هیچ چیزی را به شعور و معرفت و انسانیت شما اضافه نمیکند. باید در زندگی یاد بگیرید برای یک چیزهایی ارزش قائل باشی. یک وقت یک چیزهایی را نمیگویی و پایبند هم نیستی. یک موقع حرفی را میزنی اما روی حرف خودت هم پایبند نیستی. آن داستان مجازی هم که گفتم تاثیر دارد. هرچیزی را حاضر هستیم بگوییم و ببینیم و به آن استناد کنیم.
خروجیهای پرسپولیس
اول اینکه هر کسی از نظر من برای شرایط زندگی خودش میتواند تصمیم بگیرد. مطمئنا هرکدام هم نگاهی داشتند که این تصمیم را گرفتند ولی چون من به هر سه این عزیزان نزدیک بودم و خبرها در این مدت راجعبه این بود که سروش اینها را فراری داده! اینها نزدیکترینها در تیم به من بودند. دانیال چهار سال هم اتاقم بوده. مهدی ترابی و علی را سالهاست میشناسم و باهم بودیم و فقط موقع خواب کنار هم نبودیم. در سه چهار ماه اخیر هم میدانستم که بچهها تصمیم بر این جدایی دارند. در مورد این هم خیلی صحبت کردیم.
مهدی موضعش از قبل مشخص بود، میخواست برود
مهدی تصمیمش را از قبل گرفته بود به دلایلی که خودش میداند. نمیدانم اصلا ربطی به آن مراسم ختم داشته یا نه. در آن مراسم به آقای زنوزی احترام گذاشتند و رفتند و یک بحث انسانی بوده و خارج از این قضیه است. مهدی از قبل این تصمیم را داشته. یکی از خصلتهایی که مهدی را دوست داشتم همین است که حداقل موضعش مشخص است و میدانیم کدام سمتی است و روی حرفش میماند. شاید یک قولی داده و روی حرفش مانده.
به دانیال گفتم صبر کن اما...
از دست دانیال ناراحت شدم چون به او گفتم بیشتر صبر کن. میدانم خیلی دوست داشت بماند اما این اتفاق نیفتاد.
بیرانوند بیمعرفت است، پولش را هم گرفته، او را نمیفهمم!
علی را هم واقعا نمیفهمم! عین این حرف را هم به علی گفتم. به علی گفتم تو بیمعرفتی! چون هم نسبت به ما همتیمیها، هم باشگاه و هم هواداران بیمعرفتی کردی. آدم باید یک ذره به یک چیزهایی ارزش بدهد. تو روزهایی که ما هم پولمان را نگرفته بودیم، علی پولش را گرفت. اینکه فسخش قانونی است یا نیست در آینده مشخص میشود و من به عنوان یک دوست برای او که گلر شماره یک این مملکت است نگرانم. من نگران آینده علی هستم. به او هم گفتم به این دلایل از او شاکی شدم. کار علی غیر منطقی بود و امیدوارم گریبانش را نگیرد.
فقط دروغ میشنویم، امیدوارم اتفاق بدی نیفتد
ما نمیتوانیم روی حرف کسی در این فوتبال حساب کنیم، ما فقط داریم دروغ میشنویم و فقط حرف کم و زیاد میشنویم. من ۴۰ روز بیرون از کشور بودم. شما فکر میکنید فقط اینهایی که پشت در ایستادند حرص میخورند اما آنجا هم در کانادا هرکسی من را میدید به همین اندازه نگران بود. شما نمیتوانید هر حرفی را بزنید و مردم را در یک چالشی ببرید و بعد فردا کار دیگری کنید. اگر علی بخواهد برگردد، باتوجه به شرایط باید توافقی بین خودش و باشگاه اتفاق بیفتد. چیزی که من شنیدم علی متعهد به باشگاه دیگری هم هست الان. اگر این اتفاق افتاده باشد و باشگاه دیگری این وسط باشد و شکایت هم شود... نمیدانم، فقط امیدوارم اتفاق بدی نیفتد.
تا کنون نظری ثبت نشده است!