loader
11:29
0
کد خبر : 10405

روایت سید لو از قهرمانی اسپانیا؛ کوادریلا!

نویسنده مشهور حوزه فوتبال اسپانیا در مطلبی جذاب که در اختیار نشریه مشهور گاردین قرار داده، روز قهرمانی لاروخا در ورزشگاه المپیک برلین را روایت کرده است.

روایت سید لو از قهرمانی اسپانیا؛ کوادریلا!

به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر، نویسنده مشهور اسپانیایی یعنی «سید لو» که نویسندگی کتاب‌های مشهوری چون «ترس و نفرت در لالیگا» را در کارنامه خود دارد، یکشنبه‌شب در ورزشگاه المپیک برلین حضور داشت و در وبسایت گاردین، یادداشتی را در خصوص قهرمانی شیرین تیم ملی کشورش در یورو ۲۰۲۴ منتشر کرده است. این یادداشت جذاب را بخوانید:

انفجار ساعت ۲۲:۴۵ به وقت برلین رقم خورد؛ یک شروع تازه. ۱۰ مرد و یک بچه که لباس قرمز بر تن داشتند دویدن در جایی را آغاز کردند که روزی جسی اونز (اسطوره ورزش آمریکا در المپیک ۱۹۳۶ برلین) در آن دویده بود. آنها از روی نیمکت بلند شدند و به گوشه زمین رفتند تا میکل اویارزابال را ملاقات کنند. بازیکن تعویضی که در فاصله چهار دقیقه مانده تا پایان بازی گل پیروزی‌بخش منجر به قهرمانی اسپانیا در جام ملت‌های اروپا را به ثمر رساند. به محض برگشتن به نیمکت، انتظار کوتاه اما پراضطراب به سر رسید و تأیید کرد که اسپانیا می‌تواند جام قهرمانی را بالای سر خود ببرد.

آلوارو موراتا که گفته بود حاضر است دست خود را برای قهرمانی قطع کند، به محض شنیده شدن سوت پایان اشک ریخت؛ کاپیتانی که بازیکنان نمی‌توانستند او را بیش از این دوست داشته باشند، روی ابرها بود و این حال را با سایرین هم تقسیم می‌کرد. تاریخ رقم خورد و عدالت برقرار شد. برای اسپانیا، این چهارمین قهرمانی در جام ملت‌های اروپا پس از ۱۹۶۴، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ بود. برای خسوس ناواس ۳۸ ساله که تنها عضو حاضر در قهرمانی جام جهانی بود، این دومین جام اروپایی بود و سایر بازیکنان برای اولین بار به قهرمانی اروپا رسیدند که همین موضوع قهرمانی را خاص‌تر می‌کرد.

به محض دمیده شدن سوت پایان، همه به داخل زمین ریختند، همدیگر را در آغوش گرفتند و لوییس دلافوئنته، مردی قوی‌هیکل و بزرگ را به آسمان انداختند. وقتی در ابتدای جام درباره سرمربی اسپانیا پرسیدیم، یکی از رقبا گفته بود: «درباره چه کسی صحبت می‌کنی؟»

حالا، او می‌تواند نام لوییس دلافوئنته را در کتاب تاریخ پیدا کند‌. کسی که می‌گفت برای انجام کاری بزرگ آمده‌اند. در کمپ تمرینی «دونائشچینگن» چیزی در حال ساخته شدن بود که در برلین، گلزن‌کرشن، دوسلدورف، کلن، اشتوتگارت، مونیخ و بار دیگر برلین به نمایش گذاشته شد. سه اسطوره تیم یعنی آندرس اینیستا، داوید ویا و ژاوی که در ورزشگاه حضور داشتند تیم را تشویق می‌کردند. سه بازیکنی که تاکنون همتا نداشتند اما شاید این، پایان بی‌همتایی آنان باشد. بی‌شک این جذاب‌ترین تورنمنت در تاریخ تیم ملی اسپانیا بود.

اسپانیا با همکاری دو ستاره‌ای در برلین پیش افتاد که نماد اسپانیای جدیدی بودند که روز یکشنبه دور هم جمع شده بود؛ نیکو ویلیامز که روز جمعه ۲۲ ساله شد و یامال که روز شنبه شمع تولد ۱۷ سالگی خود را فوت کرد. جشن در برلین آغاز شد و خیلی سریع به مادرید رسید؛ لامین یامال که زمان قهرمانی اسپانیا در یورو ۲۰۰۸ حتی یک سال هم نداشت، توپ را به ویلیامز رساند و نیکو که تنها آن زمان ۵ سال سن داشت توپ را وارد دروازه کرد. این جام و آینده، تا ابد متعلق به آن‌ها خواهد بود. متعلق به آن‌ها و اسپانیا.

اسپانیا در این بازی سختی هم کشید. وقتی رودری، موراتا و له‌نرماند در بازی نبودند و ناچو در ترکیب بود، انگلیس با ضربه کول‌ پالمر به بازی برگشت و امیدوار شد اما اسپانیا لیاقت قهرمانی را داشت. به قول دلافوئنته، این تیم «کوادریلا» است؛ لغتی باسکی برای مجموعه‌ای از افراد که کنار هم برای زندگی خود می‌جنگند.

و در نهایت، یک پسر باسکی یعنی میکل اویارزابال با فرستادن توپ پشت سر جوردن پیکفورد بازی را به سود اسپانیا عوض کرد.

یامال، ویلیامز، رودری و فابیان روییز در کل ماه درخشیدند. پاس شگفت‌انگیز کارواخال حرکت تیم برای گل نخست را آغاز کرد و پاس مارک کوکوریا گل دوم را پایه‌گذاری کرد. دنی اولمو که از ابتدا یک بازیکن ذخیره بود، بیش از هر بازیکن دیگری در این جام روی گل‌ها تاثیر مستقیم گذاشت. مارتین زوبیمندی جانشینی کامل برای رودری مصدوم بود و میکل مرینو تعویضی گل برتری را مقابل آلمان به ثمر رساند و در نهایت میکل اویارزابال تعویضی که قهرمانی اروپایی در رده‌های پایه را هم در کارنامه داشت، گل نهایی را وارد دروازه انگلیس کرد.

نام رقبای اسپانیا خود داستان قهرمانی را مشخص می‌کند؛ آن‌ها کرواسی، ایتالیا، آلمان و فرانسه یعنی سه قهرمان جهان را شکست داده بودند و در فینال این عدد به چهار رسید. آیا تیمی به اندازه اسپانیا به این شکل در یورو و جام جهانی به قهرمانی رسیده که آشکارا از سایر رقبا برتر باشد؟ به تمام آمارها نگاه کنید و تقریباً در تمامی آن‌ها اسپانیا از سایر رقبا برتر است؛ به جز یک شاخصه که به صورت پیش‌فرض آن‌ها باید در آن برتر می‌بودند. برچسبی که باید از آن خارج می‌شدند؛ مالکیت توپ. 

اسپانیا در رقابت با کرواسی برای اولین بار از سال ۲۰۰۸ مالکیت توپ کم‌تری را نسبت به حریف خود ثبت کرد. همان زمانی که هنوز عصر نسل طلایی آن‌ها آغاز نشده بود. سه بازی بعد، مقابل آلمان این اتفاق رخ داد و تا پیش از فینال، سه تیم از جمله انگلیس مالکیت بیش‌تری را از اسپانیا ثبت کرده بودند و این چیزی بود که لوییس دلافوئنته می‌خواست. تیمی که در جام جهانی روسیه بیش از هزار پاس داد، از مسابقات کنار رفت و این اتفاق در قطر نیز تکرار شد. اسپانیا در این جام، مستقیم‌تر، سریع‌تر و طولی‌تر بازی کرد و در نتیجه جذاب‌تر هم بود. آن‌ها بیش از هر تیمی شوت زدند، موقعیت ساختند و گلزنی کردند؛ در تاریخ یک دوره از جام، رکورد تکل، توپ‌گیری و بالا بازی کردن خط دفاعی را شکستند. آن‌ها پیش از فینال با شش برد دوبرابر انگلیسی‌ها پیروز بودند و در فینال به هفت برد رسیدند؛ کاری که نسل سال ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ هم از انجام آن عاجز بود‌.

دلافوئنته گفته بود:«اگر ما اسپانیا نباشیم، شانسی برای قهرمانی نخواهیم داشت؛ ما باید هویت داشته باشیم». و آن‌ها به روشی جدید و قدیمی هویت داشتند. آن‌ها فینال را با ۶۵ درصد مالکیت به پایان رساندند و با گل‌های ویلیامز و اویارزابال، اسپانیا را به جایی برگرداندند که دلافوئنته می‌گفت به آن تعلق دارند؛ سکوی قهرمانی اروپا.

برچسب ها
کد خبر : 10405
ارسال نظر
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط فوتبال برتر در وب منتشر خواهد شد
نظرات کاربران

تا کنون نظری ثبت نشده است!

پربازدیدترین اخبار
<