اختصاصی / در طول سالهای اخیر، انگلیس فوتبالی مملو از استرس و عجله را دنبال میکرد؛ حالا سه شیر شاید زیر نظر او تیم کاملی نباشد، اما تبدیل به یک تیم انقلابی شده است.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ گرت ساوتگیت در سال ۲۰۱۶ و زمانی که هدایت تیم ملی انگلیس را در دست گرفت، چشمانداز واضح و روشنی رو به آینده داشت. سه شیر زیر نظر او با سبک بازی قابلشناساییای که حول مالکیت توپ بنا شده، وارد دوران مدرنی شده است.
ساوتگیت حدود هفت سال و نیم پیش، در اولین کنفرانس مطبوعاتیاش در سمت سرمربی انگلیس گفت: «هرکسی که بازیهای تیم زیر ۲۱ سال را دیده باشد، میداند که من دوست دارم تیمهایم با مالکیت توپ بالایی بازی کنند. ما نمیتوانیم بدون تهدید گل بازی کنیم. به نظر ما بازیکنان خوبی داریم که میتوانند بازیهای تحتفشار را ارائه کرده و هواداران را هیجانزده کنند.»
اما اکثر افراد به این ایده که انگلیس در یورو ۲۰۲۴ هواداران را به وجد آورده، میخندند؛ چرا که عملکرد انگلیس تا قبل از بازی اخیرشان مقابل هلند کسلکننده بود و خلاقیت چندانی در این تیم به چشم نمیخورد؛ اما حالا آنها خودشان را برای حضور در دومین فینال پیاپی یورو آماده میکنند و بهعلاوه در جریان برد ۲-۱ این تیم مقابل هلند در نیمهنهایی نیز نشانههای مثبتی در این تیم دیده شد؛ آنها در بخش عمده نیمه اول بر بازی تسلط داشتند و بهترین و روانترین فوتبالشان را به نمایش گذاشتند. آنهم در دیداری که از هر بازی دیگری مهمتر بود.
تبدیل انگلیس به تیمی که تمرکزش بر مالکیت توپ است، نشاندهنده موفقیت ساوتگیت روی نیمکت سه شیر است.
مالکیت توپ انگلیس در مصاف با هلند، ۵۸.۳ درصد بود و بدین ترتیب میانگین سهم آنها از مالکیت توپ در این تورنمنت به ۵۷.۹ درصد رسید. از سال ۱۹۸۰ تا امروز، این سومین برتری آماری سه شیر در یک تورنمنت بزرگ از لحاظ مالکیت توپ است.
اکنون، وقتی صحبت از موفقیت ساوتگیت در ایجاد یک سبک بازی، فلسفه یا مالکیت توپ است، باید به این نکته توجه داشت که کسب عنوان سومی در رنکینگ برتری آماری در مالکیت، هدف نیست؛ اما حاکی از آن است که او به هدفی که تعیین کرده بود، یعنی تعیین معیاری جدید برای تیمش در جام جهانی ۲۰۲۲ دستیافته است.
تیم ملی انگلیس در جام جهانی قطر، بهطور میانگین ۶۳.۶ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت که این بالاترین آمار ثبتشده برای آنها در یک تورنمنت بزرگ است. گرچه میانگین آنها در یورو ۲۰۲۴ کمی پایینتر است، اما همچنان روند موفقیتآمیز ایدههای ساوتگیت در تیم را نشان میدهد.
البته باید این را در نظر داشت که ساوتگیت اولین سرمربی انگلیس نیست که تیمش در جریان بازیها بر توپ و میدان تسلط دارد؛ به عنوان مثال سه شیر زیر نظر فابیو کاپلو در مسیر رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۰، بهطور میانگین آمار مالکیت توپ ۵۸.۶ درصدی را ثبت کرده بود.
برد انگلیس در مرحله نیمهنهایی مقابل هلند در یورو ۲۰۲۴، مثال خوبی است؛ طبیعتاً هلند هم بهترین هلند ممکن نبود ولی درهرحال آنها به جمع چهار تیم برتر رسیده بودند، تیم و مربی بسیار توانمندی دارند و عملاً قویترین حریفی بودند که انگلیس در این تورنمنت مقابل آنها قرارگرفته بود.
سه شیر در جام جهانی ۲۰۲۲ و در مصاف فرانسه- انگلیس در مرحله یکچهارم نهایی، ۵۷.۲ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت و با بدشانسی در این بازی مغلوب شد.
این در حالی است که انگلیس در طول این سالها به این متهم بود که در مقابل تیمهایی که بر پایه مالکیت توپ بازی میکنند و یا تیمهایی با سطح مشابه یا کمی بالاتر (حتی در زمان سرمربیگری ساوتگیت) عقب میکشند.
کافی است مروری به جام جهانی ۲۰۱۸ داشته باشیم. عملکرد سه شیر مقابل بلژیک در مرحله گروهی و مصاف با کرواسی در نیمهنهایی بهشدت ضعیف مینمود و بیشتر ضعف آنها در ناتوانی در کنترل میدان بود. مشابه این اتفاق را در عملکرد انگلیس در فینال یورو ۲۰۲۰ که با باخت در ضربات پنالتی مقابل ایتالیا همراه شد، شاهد بودیم. آنها بعد از برتری زودهنگام در آن دیدار، تنها ۳۴.۶ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشتند.
میتوان به این جمعبندی رسید که تیم انگلیس در سالهای گذشته باور و اعتمادبهنفس کافی نداشته. البته ساوتگیت همواره در تلاش بود تا تصویر خاصی را از تیمش ایجاد کند و به نظر میرسد که در مسیر تحقق خواستهاش قرارگرفته (اگر نگوئیم که کاملاً این خواسته را محقق کرده) اما روند پیادهسازی سبک بازی متمرکز بر مالکیت توپ برای انگلیس، مسیری طولانی و دشوار بوده است.
روی هاجسون، سرمربی پیشین انگلیس قبل از ساوتگیت ممکن است ادعا کند که او روند ترسیم مسیر فوتبال مالکانه را آغاز کرده است. طبیعتاً تیم او نیز مالکیت خوبی بر توپ و میدان داشت و در یورو ۲۰۱۶، میانگین ۶۲.۲% مالکیت را ثبت کرد که دومین رکورد برتر در تاریخ فوتبال انگلیس بود و نسبت به آمار مالکیت ۳۹.۲ درصدی که در اولین تورنمنت انگلیس زیر نظر او در یورو ۲۰۱۲، ثبت شد، افزایش چشمگیری داشت.
بهترین آمار مالکیت انگلیس بر توپ و میدان در یورو ۲۰۱۶ و با رکورد ۶۹.۷% در برابر تیم ولز رقم خورد و پساز آن هم مالکیت ۶۸% در روز باخت حیرتانگیز ۲-۱ مقابل ایسلند. بهرغم مالکیت خوب انگلیس بر میدان در آن تورنمنت، هاجسون بهندرت دراینباره صحبت میکرد که چنین برنامهای برای تیمش داشته.
اینطور به نظر میرسید که هاجسون نسبت به این سبک تمایل چندانی نداشته باشد. دو سال پیش از آن، او درباره فلسفه فوتبالیاش گفته بود: «فکر میکنم ما درباره بازی هجومی تیممان حرفهای مثبتی زدهایم؛ بازیکنانی داریم که شجاعت گرفتن توپ و آماده شدن برای دریافت توپ، حتی در شرایط سخت را دارند و از همه مهمتر، آمادهاند. من اصلاً طرفدار تبادل ۵۰۰ پاس نیستم که ۴۶۰ تا از آنها بین دروازه بان و ۴ مدافع تیم باشد.»
درواقع، بعد از مسابقه مقدماتی یورو ۲۰۱۶، هاجسون تا آنجا پیش رفت که نروژ در بازی با انگلیس، مالک توپ و میدان باشد؛ از همین رو بسیار بعید است که ساوتگیت به سیستم مبتنی بر مالکیت خود، اعتقاد نداشته باشد.
بااینوجود، شاید دوره سلطنت هاجسون بر تیم ملی انگلیس و همچنین آمار یورو ۲۰۱۶ باید اتفاق میافتاد. شاید کاهش سطح انتظارات به پایینترین حد تاریخ، به ساوتگیت کمک کرد تا تیم را به سطح جدیدی برساند و درعینحال این اثر را داشت که گروهی از بازیکنان حداقل به ایده حفظ مالکیت توپ برای مدت بیشتری عادت کردند. این موضوعی بود که بالاخره باید از جایی شروع میشد.
برای مدتی طولانی، انگلیس ازنظر ایدئولوژیک فوتبال مستقیم "بزن در رویی" را ارائه میکرد و حتی زمانی که تیمشان واقعاً به این سبک بازی نمیکردند هم آنها قدرت کافی برای ارائه هویتشان را نداشتند.
سون گوران اریکسون تا حد زیادی بهعنوان یک سرمربی عملگرا شناخته میشد. مسلماً تسلط بر مالکیت توپ و میدان، در تیم و افکار او جایی نداشت (دستکم در تورنمنتهای بزرگ). مثلاً در دو دوره از سه جام جهانی/یورو، انگلیس بهطور میانگین کمتر از ۵۰ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت و مثلاً در بازی با آرژانتین در سال ۲۰۰۲، تنها ۳۴.۹% مالک توپ بود و در مصاف با پرتغال در یورو ۲۰۰۴، ۴۲.۱ درصد مالک توپ بود.
بیتردید در دوران سرمربیگری اریکسون، تسلط و تمرکز بر فردیت و نام ستارهها بود. مثلاً پل اسکولز اغلب در بال چپ مورداستفاده قرار میگرفت؛ فوتبال بهندرت زیبا بود ولی دستکم میشد گفت که تیمهای او تا حدودی بدشانس بودند، در جام جهانی ۲۰۰۲، برزیل که درنهایت بهعنوان قهرمانی رسید، بهسختی از سد انگلیس عبور کرد و در یورو ۲۰۰۴ و جام جهانی ۲۰۰۶ آنها در ضربات پنالتی مغلوب پرتغال شدند.
درنهایت زمانی که فابیو کاپلو هدایت سه شیر را در دست گرفت، اثراتی از مالکیت توپ در این تیم دیده شد.
در سال ۲۰۰۹ کاپلو گفت: «فوتبال مدرن بازی با توپ است؛ البته نهفقط توپها و ارسالهای بلند؛ بلکه زمانی که امکان ضد حمله وجود دارد، باید خیلی سریع بازی کنیم. مالکیت توپ در فوتبال امروز بسیار مهم است.»
در جام جهانی ۲۰۱۰، انگلیس تحت هدایت کاپلو بهطور میانگین با آمار ۵۶.۴% در هر چهار بازی خود مالکیت بیشتری بر توپ و میدان داشت. البته جام جهانی ۲۰۱۰ برای آنها تورنمنت موفقی نبود؛ چرا که آنها در مرحله یکهشتم پایانی مغلوب آلمان شدند و از گردونه رقابتها کنار رفتند. باوجود آمار و ارقام قابلقبول انگلیس در مالکیت توپ، خیلیها این تیم را متهم میکردند که خیلی سخت و بدون خلاقیت بازی میکند. بهویژه در مقایسه با تیم ملی آلمان که ۴-۱ از سد سه شیر عبور کرد.
در آن زمان فرانتس بکن باوئر به خبرنگاران گفت: «به نظر من اینطور به نظر میرسید که انگلیسیها بهروزهای بد قدیم و بازی بزن در روییشان برگشتهاند؛ آنچه من دیدم، ارتباط کمی با فوتبال داشت.»
البته این بدان معنا نیست که فوتبال مالکانه، تنها راه واقعی فوتبال بازی کردن است و بدین معنا هم نیست که انگلیس همیشه در آن کارآمد است (مثلاً سه شیر در مرحله گروهی یورو ۲۰۲۴ در مصاف با دانمارک ۴۹% مالکیت توپ را در اختیار داشت.)
اما برای مدت طولانی، انگلیس با ایجاد یک سبک بازی قابلشناسایی که توسط بازیکنان تکنیکی و پا به توپ پیاده میشود، تثبیت شد. اگرچه فوتبال آنها بههیچوجه کامل نیست، اما سخت است بتوان قبول کرد که ساوتگیت در این تیم تغییراتی ایجاد نکرده است.
حالا تنها چیزی که این تیم کم دارد، کسب یک موفقیت ملموس است تا تغییر و تحولات ساوتگیت در تیم انگلیس کامل شود.
تا کنون نظری ثبت نشده است!