بررسی ولخرجیهای نجومی سرخابیها
اختصاصی/ دو باشگاه استقلال و پرسپولیس علیرغم صرف هزینههای بسیار در این فصل، آنچنان که باید و شاید نتوانستهاند نظر هواداران خود را جلب کنند و عملکردی پر فراز و نشیب ارائه دادهاند.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ دو باشگاه استقلال و پرسپولیس علیرغم صرف هزینههای بسیار در این فصل، آنچنان که باید و شاید نتوانستهاند نظر هواداران خود را جلب کنند و عملکردی پر فراز و نشیب ارائه دادهاند.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ سرخپوشان پایتخت هرچند در کورس قهرمانی لیگ برتر قرار دارند اما نتایج سینوسیها منجر به تغییر در کادرفنی شد و به تازگی هم علاوه بر شکست سنگین مقابل الهلال در لیگ نخبگان، در دو رقابت سوپرجام و جام حذفی برابر یکی از رقیبان اصلی خود یعنی سپاهان شکست خوردند.
استقلال هم در حال سپری کردن یکی از بدترین فصلهای تاریخ خود است و تا به حال سه مربی مختلف را در فصل حاضر امتحان کرده و با حضور در نیمه پایینی جدول شانس قهرمانی لیگ را هم از دست داده است.
همه این اتفاقات در حالی برای دو تیم بزرگ پایتخت رخ داده که هر دو باشگاه در یکی دو فصل اخیر، صاحب با ارزشترین فهرست نفرات در بین تیمهای لیگ بودهاند و هزینههای زیادی را برای خرید بازیکن و سرمربی انجام دادهاند تا مشخص شود این هزینهها به درستی و با دقت صورت نپذیرفته و دستاوردی در خور شأن دو باشگاه نداشته است.
پروندههای مالی سنگین بهجایمانده از دوران مدیریت سمیعی و شهریاری در باشگاه استقلال، هزینهای حدود ۲.۵ تا ۳ میلیون دلار برای این باشگاه به همراه داشته است. از پروندههای باز «کوین یامگا» و «منتظر محمد» تا شکایت بازیکنان بوسنیایی و موسیمانهای! در فیفا، همگی از اشتباهات مدیریتی گذشته نشأت میگیرند. پروندههایی که با سوء مدیریت خلق شد تا حالا هزینه ۳ میلیون دلاری به استقلال تحمیل شود.
اینکه هر مدیری به استقلال میآید و میرود و هیچوقت بابت اشتباهاتش پاسخگو نیست پاشنهآشیل این باشگاه است. برای نمونه پرونده یامگا از سوی سمیعی و شهریاری بسته نشد. او را کنار گذاشتند اما حقوحقوقش را ندادند و حالا این پرونده باز شده و احتمالا بهزودی برای استقلال دردسر و جریمه خواهد داشت. پرونده منتظر محمد هم توسط شهریاری و سمیعی باز مانده؛ او قرضی واگذار شده بود و تعیین تکلیف برایش نشد. پرونده بازیکنان بوسنیایی هم به شکایت فیفا رسیده و در این پرونده هم شهریاری و سمیعی نقش اول و آخر را ایفا میکنند. در این مورد حتی جنگ با نکونام هم از اینجا شروع شد و نتیجهاش را هنوز هم میبینیم. پرونده موسیمانهای هم که این مدیران به استقلال آوردهاند و پولش را به موقع ندادند هم به همین شکل است که آن هم به زودی به فیفا میرسد. همین چند قلم چیزی حدود ۲/۵ تا ۳ میلیون دلار خواهد بود که رقم بزرگی برای این باشگاه محسوب میشود.
البته اوضاع در پرسپولیس هم چندان بهتر نیست و هرچند این باشگاه در سالهای اخیر از ثبات مدیریت برخوردار بوده اما انگار این موضوع باعث شده تا خیال درویش از میزش بیش از اندازه راحت باشد!
با یک حسابوکتاب ساده میتوان فهمید خارجیهای بیکیفیت «رضا درویش» برای پرسپولیس چیزی حدود ۲.۸ میلیون دلار هزینه داشته که با عدد چند صدهزار دلاری قرارداد گاریدو از ۳ میلیون دلار عبور میکند و این یعنی با دلار ۹۰ هزار تومانی، چیزی در حدود ۲۷۰ میلیارد تومان.
اوایل همین هفته بود که سهمیه خارجی پرسپولیس رسماً سوخت؛ اما این تنها هزینه پرسپولیسیها از خرید فاجعهبار «نبیل باهویی» نبود. خروج این بازیکن از لیست پرسپولیس هم چیزی حدود ۳۸۰ هزار دلار خرج برداشت، مثل اتفاقی که همین فصل برای «لوکاس ژائو» چند روز پیش و البته با هزینه چند برابری افتاد.
«لئوناردو پریرا» یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار، «لوکاس ژائو» ۹۰۰ هزار دلار، «شیخ دیاباته» ۴۴۶ هزار و ۵۰۰ دلار و «نبیل باهویی» ۳۸۰ هزار دلار خرج روی دست مدیران باشگاه پرسپولیس گذاشتهاند. البته به این اسامی باید «شرزود تمیروف» را هم اضافه کنیم.

بررسی نقل و انتقالات پرسپولیس از سال ۱۴۰۰ تاکنون نشان میدهد قرمزهای پایتخت در جذب مهاجم خارجی گلزن و کارآمد تا حد زیادی ناتوان بودهاند به طوری که مهاجمان خیلی زود و بعد از یک دوره ناکامی این تیم را ترک کردند.
این رویه در فصل جاری هم ادامه یافته و لوکاس ژوائو بعد از یک نیم فصل با آمار فقط یک گل زده با انتقادهای زیادی مواجه شد و در نهایت هم باشگاه را ترک کرد. در ادامه به شکل جزییتری عملکرد خارجیهای بیکیفیت پرسپولیس که هزینههای زیادی را برای این باشگاه تراشیدند، بررسی میکنیم، چهرههایی که البته همگی هم مهاجم بودند.
در تاریخ ۹ اسفند ۱۴۰۰ شرزود تمیروف ازبکستانی با قراردادی ۱۸ ماهه به پرسپولیس پیوست. مهاجم سابق پاختاکور که آن زمان ۲۳ ساله بود، قراردادی ۲۵۰ هزار دلاری با قرمزها امضا کرد اما زیاد در این تیم دوام نیاورد و با آمار یک گل زده در نیمفصل و تحمل انتقادهای شدید به کار خود در پرسپولیس پایان داد و راهی پیکان شد و در این تیم هم تنها یک گل به ثمر رساند و عملکرد خوبی نداشت. او که رقم قراردادش برای نیم فصل اول را دریافت کرده بود، برای فسخ توافقی با پرسپولیس مبلغ ۵۳ هزار دلار دیگر دریافت کرد و این یعنی احتمالا پرسپولیس برای این بازیکن حدود ۱۵۰ هزار دلار هزینه کرده است. آن هم فقط برای یک گل.
۲۱ مرداد ۱۴۰۱ «یورگن لوکادیا» هلندی با قراردادی یکساله به ارزش حدوداً یک میلیون یورو به پرسپولیس پیوست. این بازیکن با رزومه بسیار خوب به جمع شاگردان گلمحمدی پیوست و با زدن ۶ گل خیلی زود خودش را به عنوان مدعی اصلی آقای گل مطرح کرد تا همه بگویند بالاخره یک مهاجم گلزن به پرسپولیس ملحق شده اما پیش از هفته دوازدهم و ۴۸ ساعت مانده به بازی حساس دربی، به بهانه مشکلات خانوادگی این تیم را رها کرده و به کشورش برگشت و مدتی بعد هم رسماً اعلام کرد به خاطر مسائل سیاسی و اتفاقات رخداده در ایران تصمیم به رفتن گرفته است.
ترک ایران در حالی که با پرسپولیس قرارداد داشت باعث شد باشگاه از لوکادیا شکایت کند. ابتدا در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۲ باشگاه پرسپولیس خبر پیروزی در پرونده شکایت از لوکادیا را روی خروجی سایت خود منتشر کرد که بر اساس این حکم لوکادیا محکوم و ملزم به پرداخت ۳۲۴ هزار دلار به عنوان جریمه نقض قرارداد بدون دلیل شد اما پرونده به CAS رفت و رأی فیفا از نظر غیر موجه بودن فسخ قرارداد تأیید شد اما CAS رفتار او را با توجه به اینکه در نهایت این اقدام باعث خسارت دیدن باشگاه نشد، مستوجب پرداخت غرامت برای جبران خسارت ندانست و رأی فیفا مبنی بر پرداخت ۳۲۴ هزار دلار را با تکیه بر مواد قانونی فیفا نپذیرفت تا پرداخت جریمه کلاً منتفی شود.
لوکادیا در زمان امضای قرارداد یک میلیون یورویی با پرسپولیس حدود ۲۰ درصد از مبلغ کل قراردادش را دریافت کرد و یک ماه بعد از آن ۱۷۰ هزار یورو و دو ماه بعد از این قسط هم ۱۷۰ هزار یورو دیگر دریافت کرد. این یعنی با احتساب پیشپرداخت، لوکادیا مبلغی حدود ۵۴۰ هزار یورو (حدود ۵۵۶ هزار دلار) دریافت کرد، فقط برای ۱۲ هفته.
در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ شیخ دیاباته که دو فصل قبل با استقلال آقای گل لیگ برتر شده بود، به پرسپولیس پیوست تا به جمع یاغیهای فوتبال ایران ملحق شود. دیاباته که بعد از ترک استقلال به الغرافه قطر پیوسته بود، طی ۲۶ بازی برای این تیم در همه مسابقات موفق به زدن ۱۹ گل شد تا نشان دهد همچنان روی دور گلزنی است و قرمزها امیدوار بودند او هم خرید خوبی از کار دربیاید اما مصدومیتهای مداوم باعث شد طی یک فصل تنها ۹ بار به میدان برود و آمار سه گل زده را برای پرسپولیس ثبت کند.
قرارداد یکساله او با پرسپولیس مبلغ ۴۴۶ هزار و ۵۰۰ دلار با آپشنها (هزار دلار به ازای حضور در هر بازی، ۲۰ هزار دلار بابت قهرمانی لیگ و ۵ هزار دلار بابت قهرمانی جام حذفی) عنوان شد. ضمن اینکه پرسپولیس پذیرفت معادل ۱۰ درصد از قرارداد یعنی ۳۷ هزار و ۵۰۰ دلار هم بابت حق ایجنت این بازیکن بدهد و این یعنی باشگاه ملزم به پرداخت بیش از ۴۰۰ هزار دلار به دیاباته بوده است. او در نهایت در لیست مازاد پرسپولیس قرار گرفت و قراردادش تمدید نشد اما پولش را هم کامل نگرفت تا برای دریافت ۲۰۰ هزار دلار مجبور به شکایت شود، شکایتی که همچنان در جریان است و گفته می شود در صورت صدور حکم ممکن است باشگاه مجموعاً محکوم به پرداخت حدود ۵۰۰ هزار دلار شود!

پرسپولیس در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۱ خبر عقد قرارداد یک و نیم ساله با «لئاندور پریرا» برزیلی را منتشر کرد. مهاجمی که مثل خیلی های دیگر به عنوان گزینه گلزن قرارداد امضا کرد و با آمار ناامید کننده یک گل در یک نیمفصل خبر فسخ قرارداد او هم منتشر شد. البته باشگاه ادعا کرد که پریرا از قرارداد سال دوم و حق و حقوق خود مربوط به آن صرف نظر کرد و باشگاه هم متعهد شد مابقی حق و حقوق او را بدهد اما این اتفاق رخ نداد و کار او هم به شکایت رسید.
طبق اسناد منتشرشده، قرارداد پریرا برای یک فصل و نیم، یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار بوده که ۳۶۰ هزار دلار آن مربوط به نیم فصل دوم و ۷۴۰ هزار دلار هم مربوط به فصل بعدی بوده است. مهاجم برزیلی در حالی حاضر به فسخ توافقی شد که ۱۵۰ هزار دلار از مبلغ قرارداد نیمفصلش را دریافت نکرده بود و قرار شد با دریافت این مبلغ قید قرارداد سال بعدش را بزند.
خسارت این توافق هم ۱۵۰ هزار دلار لحاظ شد که چون پرسپولیس باقیمانده طلب پریرا را پرداخت نکرد او ضمن شکایت به فیفا خواهان ۱۵۰ هزار دلار خسارتش هم شد. یعنی در مجموع ۳۰۰ هزار دلار. به این ترتیب با احتساب ۲۰۰ هزار دلاری که بابت نیمفصل اول به او پرداخت شد، احتمالاً قرمزها در مجموع ۵۰۰ هزار دلار باید بابت این مهاجم با آمار یک گل زده هزینه کنند.
مهاجم بعدی که پرسپولیس پیوست تا روند دور ریختن پول را ادامه دهد، «نبیل باهویی» بود که در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ با قراردادی یکساله به پرسپولیس پیوست. بازیکن دورگه سوئدی–مراکشی قراردادی ۳۸۰ هزار دلاری با قرمزها امضا کرد اما او هم بعد از تنها یک نیمفصل و ثبت آمار یک گل زده به صورت توافقی قراردادش را فسخ کرد. آن هم در حالی که تعداد بازیهایش از حد نصاب کمتر بود و یک سهمیه خارجی پرسپولیس را هم از بین برد و باشگاه هم سعی کرد با جعل مدرک پزشکی علت بازی نکردن او را به مصدومیت ربط دهد که ماجرا لو رفت و باشگاه یک میلیارد تومان هم بابت این اقدامش جریمه شد.
پرسپولیسی ها امیدوار بودند بعد از گزینههای ناامیدکننده مثل پریرا و باهویی، یک خارجی گلزن جذب کنند و در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ یعنی در ابتدای لیگ بیست و چهارم «لوکاس ژوائو» به جمع قرمزها پیوست. با گذشت یک نیمفصل مشخص شد لوکاس هم مانند سایر خارجیهای چند فصل اخیر سرخپوشان است و او هم آمار یک گل زده در نیمفصل را ثبت کرد و در سوپرجام مقابل سپاهان هم پایش به گلزنی باز نشد. رقم قرارداد این مهاجم ۳۱ ساله برای یکفصل حضور در پرسپولیس، ۹۰۰ هزار دلار (به اضافه ۲۰۰ هزار دلار آپشن) عنوان شد.

شاید بخش مهمی از این ولخرجیهای بی حساب و کتاب در دو باشگاه را باید به پای نحوه مدیریت سرخابیها نوشت. استقلال و پرسپولیس پس از سالها کشوقوس و سرکار گذاشتن هواداران، سرانجام به دو مجموعه ظاهراً غیردولتی واگذار شدند. واگذاری استقلال به شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و پرسپولیس به مجموعهای از بانکهای مطرح کشور البته برای رعایت الزامات فوتبال حرفهای و رفع خطر محرومیت دو باشگاه انجام شد و هدف و ایده مشخصی در دل این انتقالها به چشم نمیخورد.
مسوولان دولتی پس از این جابهجاییهای اجباری در بوق و کرنا کردند که با واگذاری استقلال به هلدینگ خلیج فارس و پرسپولیس به کنسرسیوم بانکها، این دو باشگاه پرطرفدار دیگر مشکل مالی و مدیریتی نخواهند داشت و چنین خواهد شد و چنان.
بخشی از وعده مسوولان پس از واگذاری دو باشگاه به مالکان جدیدشان عملی شده؛ آنها دیگر دغدغه مالی ندارند. هزینه باشگاهداری در مقایسه با گردش مالی هلدینگ و کنسرسیوم یک عدد غیرقابل توجه است. چهارصد و پانصد میلیارد تومان برای مجموعهای مانند پتروشیمی خلیج فارس پول خرد حساب می شود.
ظاهراً موضوع برای هواداران هم خوشایند به نظر میرسد؛ دیگر از عقب افتادن دستمزدها و اعتصاب بازیکنان پولکی، ناتوانی در خرید بازیکن و مربی ممتاز و عقب ماندن از باشگاههای صنعتی و پولدار خصوصی پیش نخواهد آمد. این اما تنها ظاهر موضوع است، نگاهی عمیقتر به آنچه در استقلال و پرسپولیس رخ داده، نشان میدهد که پولدار شدن آنها با این شیوه مدیریت و نظارت تنها هدر دادن بودجه عمومی کشور بوده است.
استقلال نمونه شاخص سوءمدیریت مالی محسوب میشود. کافی است تنها نقلوانتقالات این باشگاه در این چند ماه مرور شود. همین چند هفته گذشته بود که «پیتسو موسیمانه»، سرمربی اهل آفریقای جنوبی آبیها، به صورت یکطرفه قرارداد خود را فسخ کرد تا برای حضور چند ماهه در ایران و کسب نتایج نهچندان مطلوب بیش از یک میلیون دلار بگیرد.
به چند روز عقبتر از این ماجرا برگردیم؛ استقلال برای تقویت کادر بازیکنانش، قرارداد چند بازیکن را فسخ و بازیکنان جدید جذب کرد. صحبت از پرداختهای چندصد هزار دلاری به «گوستاوو بلانکو» و «گائل کاکوتا» برای راضی کردن آنها برای جدایی بود. از طرفی نباید هزینه کردن برای خرید مهاجم کمکیفیتی به نام «مسعود جمعه» را هم نادیده گرفت. با چند ماه عقبتر رفتن به فجایع بزرگتری میرسیم؛ مدیریت باشگاه در اقدامی حیرتآور در همان ابتدای تابستان دو بازیکن بوسنیایی عجیب خرید و پس از حضور مجدد «جواد نکونام» در رأس تیم مجبور شد چندصد هزار دلار به آنها پرداخت کند تا قراردادشان فسخ شود. دو بازیکن معمولی خارجی عملاً در نقش توریست به ایران آمدند و چندصدهزار دلار در جیبشان گذاشتند و رفتند. برای این افتضاح هم هیچ کس توضیح نداد.
از فسخ قرارداد با «کوین یامگا» و غرامت پانصد هزار دلاری این فسخ هم نباید غافل شد. اینها تنها حیفومیل پول در قراردادهای بازیکنان و مربیان خارجی است. به دفعات قرارداد بازیکنان داخلی فسخ شد و با بعضی از آنها مجدداً قرارداد بسته شد. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد تا اینجای فصل حداقل ۳-۲ میلیون دلار در استقلال برای غرامتها و هزینه فسخها دود شده و به هوا رفته است.
پرسپولیس هم اوضاع بهتری در مقایسه با رقیب سنتی ندارد. بهتازگی خبر از فسخ قرارداد با «لوکاس ژوائو» آنگولایی-پرتغالی و پرداخت غرامت ۸۰۰ هزار دلاری به او منتشر شد. مهاجمی که هرگز نتوانست انتظارات را برآورده کند.

در زمینه بریز و بپاش برای مربی به ارقام نیمکت قرمزها باید توجه کرد. مدیریت باشگاه در ابتدای فصل «خوانکارلوس گاریدو» اسپانیایی را در شرایطی به خدمت گرفت که درباره مناسب بودن او تردیدهایی وجود داشت. آنها حتی یک نیمفصل هم به انتخابشان فرصت ندادند و با پرداخت چندصدهزار یورو به گاریدو و دستیارانش آنها را راهی لیبی کردند. باشگاه پرسپولیس در ادامه برای نیمکت خود تصمیمی گرفت که خیلیها آن را یک بمب ساعتی میدانند. ناکامی در استخدام مربی خارجی با قیمت مناسب و طولانی شدن این فرآیند، مدیریت پرسپولیس را در موقعیتی قرارداد تا با یک قرارداد سنگین به «اسماعیل کارتال» ترکیهای تن بدهد. رسانههای ترکیهای ارزش قرارداد کارتال و دستیارانش را حداقل ۲.۲ میلیون یورو گزارش کردهاند و برخی هم از ۲.۷ میلیون یورو گفتهاند. اگر مبلغ فسخ قرارداد «نبیل باهویی» در ابتدای فصل را هم در نظر بگیریم، پرسپولیس هم تا به امروز حدود ۳ میلیون دلار را هدر داده است و البته خطر نتیجه نگرفتن و فسخ قرارداد سنگین کارتال را پیش روی خود میبیند. ضمن اینکه قرار است با نظر کارتال یک مهاجم خارجی گران هم به تیم اضافه شود.
زیر سایه پولدار شدن استقلال و پرسپولیس در همین چند ماه، حدوداً ۸ میلیون دلار از بودجه کشور به عنوان خسارت، غرامت و هزینه فسخ به مربیان خارجی داده شد. مدیرانی که ظاهراً چپشان پٌر است و برای این ارقامی که از جیبشان هزینه نمیشود، خم به ابرو هم نمیآورند؛ امروز ۸۰۰ هزار دلار غرامت میدهند و فردا بازیکن یک میلیون دلاری میخرند.
به هواداران وعده میدهند نگران نباشید و سراغ مربیان دو، سه میلیون دلاری میروند. همین الان قابل پیشبینی است که استقلال به پشتوانه هلدینگ در آینده یک مربی خارجی گرانقیمت جذب خواهد کرد و همتراز رقیب همشهری میشود. این در حالی است که مدیریت صحیح، شفافیت، پاسخگو بودن و نظارت دقیق میتوانست جلوی خیلی از این حیفومیلها را بگیرد.
اگر بازیکنان و مربیان با وسواس انتخاب میشدند، اگر مدیران تسلیم زیادهخواهی مربیان برای فسخ و جذب بیرویه بازیکنان نمیشدند، اگر در عقد قرارداد و پرداختها دقت میشد که فرصت فسخ یکطرفه پیش نمیآمد، اگر مدیران مرعوب تجمع چند صد نفری هواداران و جو ملتهب صفحات و کانالهای هواداری نبودند، اگر یک مدیر مجبور بود برای جذب بیحسابوکتاب دو بازیکن بوسنیایی پاسخگو باشد، هرگز این خسارت چند صدمیلیاردی پیش نمیآمد.
این فجایع مالی البته به استقلال و پرسپولیس محدود نمیشود. شاهکار «ویلموتس گیت» و خسارت ۹-۸ میلیون یورویی این قرارداد فاجعهبار داغی است که هرگز از پیشانی ورزش کشور پاک نخواهد شد. سپاهان در همین سالهای اخیر چند میلیون دلار به پای بازیکنان بیکیفیت خارجی ریختهاست. فولاد چند سال پیش با اصرار غیرمنطقی سرمربی وقت خود، قرارداد بازیکنان خارجی خود را فسخ کرد تا بازیکن جدید بگیرد. تراکتور مجبور شد به بازیکنی که حتی یک دقیقه هم برایش بازی نکرد ۹۰۰ هزار دلار غرامت بدهد و بسیاری از موارد بیشمار دیگر که به یک پرونده جداگانه برای بررسی نیاز دارند.
در این میان باید به سوالهای متعددی پاسخ داده شود، منتها وقتی «مهدی تاج» برای قرارداد ویلموتس هرگز پاسخگو نبوده و «احمد شهریاری» برای عقد قرارداد استقلال با دو بازیکن بوسنیایی توضیح نداده، مشخص است که این رویه ادامه پیدا میکند. مدیران غیرپاسخگو به جای انجام اقدامات اساسی و توسعهمحور، پولها را به جیب مربیان و بازیکنان کمکیفیت خارجی و زیادهخواه داخلی میریزند و در پایان هم شاید جامهایشان را بشمارند.
این حیفومیل کردن ثروت کشور، کار را به جایی کشانده که گفته شود ای کاش استقلال و پرسپولیس به روزهای بیپولی برگردند و مدیران ناآگاه هم قوانین آماتورگونه ممنوعیت استخدام مربی و بازیکن خارجی را تصویب کنند!

استقلال هم در حال سپری کردن یکی از بدترین فصلهای تاریخ خود است و تا به حال سه مربی مختلف را در فصل حاضر امتحان کرده و با حضور در نیمه پایینی جدول شانس قهرمانی لیگ را هم از دست داده است.
همه این اتفاقات در حالی برای دو تیم بزرگ پایتخت رخ داده که هر دو باشگاه در یکی دو فصل اخیر، صاحب با ارزشترین فهرست نفرات در بین تیمهای لیگ بودهاند و هزینههای زیادی را برای خرید بازیکن و سرمربی انجام دادهاند تا مشخص شود این هزینهها به درستی و با دقت صورت نپذیرفته و دستاوردی در خور شأن دو باشگاه نداشته است.
پروندههای مالی سنگین بهجایمانده از دوران مدیریت سمیعی و شهریاری در باشگاه استقلال، هزینهای حدود ۲.۵ تا ۳ میلیون دلار برای این باشگاه به همراه داشته است. از پروندههای باز «کوین یامگا» و «منتظر محمد» تا شکایت بازیکنان بوسنیایی و موسیمانهای! در فیفا، همگی از اشتباهات مدیریتی گذشته نشأت میگیرند. پروندههایی که با سوء مدیریت خلق شد تا حالا هزینه ۳ میلیون دلاری به استقلال تحمیل شود.
اینکه هر مدیری به استقلال میآید و میرود و هیچوقت بابت اشتباهاتش پاسخگو نیست پاشنهآشیل این باشگاه است. برای نمونه پرونده یامگا از سوی سمیعی و شهریاری بسته نشد. او را کنار گذاشتند اما حقوحقوقش را ندادند و حالا این پرونده باز شده و احتمالا بهزودی برای استقلال دردسر و جریمه خواهد داشت. پرونده منتظر محمد هم توسط شهریاری و سمیعی باز مانده؛ او قرضی واگذار شده بود و تعیین تکلیف برایش نشد. پرونده بازیکنان بوسنیایی هم به شکایت فیفا رسیده و در این پرونده هم شهریاری و سمیعی نقش اول و آخر را ایفا میکنند. در این مورد حتی جنگ با نکونام هم از اینجا شروع شد و نتیجهاش را هنوز هم میبینیم. پرونده موسیمانهای هم که این مدیران به استقلال آوردهاند و پولش را به موقع ندادند هم به همین شکل است که آن هم به زودی به فیفا میرسد. همین چند قلم چیزی حدود ۲/۵ تا ۳ میلیون دلار خواهد بود که رقم بزرگی برای این باشگاه محسوب میشود.
البته اوضاع در پرسپولیس هم چندان بهتر نیست و هرچند این باشگاه در سالهای اخیر از ثبات مدیریت برخوردار بوده اما انگار این موضوع باعث شده تا خیال درویش از میزش بیش از اندازه راحت باشد!
با یک حسابوکتاب ساده میتوان فهمید خارجیهای بیکیفیت «رضا درویش» برای پرسپولیس چیزی حدود ۲.۸ میلیون دلار هزینه داشته که با عدد چند صدهزار دلاری قرارداد گاریدو از ۳ میلیون دلار عبور میکند و این یعنی با دلار ۹۰ هزار تومانی، چیزی در حدود ۲۷۰ میلیارد تومان.
اوایل همین هفته بود که سهمیه خارجی پرسپولیس رسماً سوخت؛ اما این تنها هزینه پرسپولیسیها از خرید فاجعهبار «نبیل باهویی» نبود. خروج این بازیکن از لیست پرسپولیس هم چیزی حدود ۳۸۰ هزار دلار خرج برداشت، مثل اتفاقی که همین فصل برای «لوکاس ژائو» چند روز پیش و البته با هزینه چند برابری افتاد.
«لئوناردو پریرا» یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار، «لوکاس ژائو» ۹۰۰ هزار دلار، «شیخ دیاباته» ۴۴۶ هزار و ۵۰۰ دلار و «نبیل باهویی» ۳۸۰ هزار دلار خرج روی دست مدیران باشگاه پرسپولیس گذاشتهاند. البته به این اسامی باید «شرزود تمیروف» را هم اضافه کنیم.
بررسی نقل و انتقالات پرسپولیس از سال ۱۴۰۰ تاکنون نشان میدهد قرمزهای پایتخت در جذب مهاجم خارجی گلزن و کارآمد تا حد زیادی ناتوان بودهاند به طوری که مهاجمان خیلی زود و بعد از یک دوره ناکامی این تیم را ترک کردند.
این رویه در فصل جاری هم ادامه یافته و لوکاس ژوائو بعد از یک نیم فصل با آمار فقط یک گل زده با انتقادهای زیادی مواجه شد و در نهایت هم باشگاه را ترک کرد. در ادامه به شکل جزییتری عملکرد خارجیهای بیکیفیت پرسپولیس که هزینههای زیادی را برای این باشگاه تراشیدند، بررسی میکنیم، چهرههایی که البته همگی هم مهاجم بودند.
در تاریخ ۹ اسفند ۱۴۰۰ شرزود تمیروف ازبکستانی با قراردادی ۱۸ ماهه به پرسپولیس پیوست. مهاجم سابق پاختاکور که آن زمان ۲۳ ساله بود، قراردادی ۲۵۰ هزار دلاری با قرمزها امضا کرد اما زیاد در این تیم دوام نیاورد و با آمار یک گل زده در نیمفصل و تحمل انتقادهای شدید به کار خود در پرسپولیس پایان داد و راهی پیکان شد و در این تیم هم تنها یک گل به ثمر رساند و عملکرد خوبی نداشت. او که رقم قراردادش برای نیم فصل اول را دریافت کرده بود، برای فسخ توافقی با پرسپولیس مبلغ ۵۳ هزار دلار دیگر دریافت کرد و این یعنی احتمالا پرسپولیس برای این بازیکن حدود ۱۵۰ هزار دلار هزینه کرده است. آن هم فقط برای یک گل.
۲۱ مرداد ۱۴۰۱ «یورگن لوکادیا» هلندی با قراردادی یکساله به ارزش حدوداً یک میلیون یورو به پرسپولیس پیوست. این بازیکن با رزومه بسیار خوب به جمع شاگردان گلمحمدی پیوست و با زدن ۶ گل خیلی زود خودش را به عنوان مدعی اصلی آقای گل مطرح کرد تا همه بگویند بالاخره یک مهاجم گلزن به پرسپولیس ملحق شده اما پیش از هفته دوازدهم و ۴۸ ساعت مانده به بازی حساس دربی، به بهانه مشکلات خانوادگی این تیم را رها کرده و به کشورش برگشت و مدتی بعد هم رسماً اعلام کرد به خاطر مسائل سیاسی و اتفاقات رخداده در ایران تصمیم به رفتن گرفته است.
ترک ایران در حالی که با پرسپولیس قرارداد داشت باعث شد باشگاه از لوکادیا شکایت کند. ابتدا در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۲ باشگاه پرسپولیس خبر پیروزی در پرونده شکایت از لوکادیا را روی خروجی سایت خود منتشر کرد که بر اساس این حکم لوکادیا محکوم و ملزم به پرداخت ۳۲۴ هزار دلار به عنوان جریمه نقض قرارداد بدون دلیل شد اما پرونده به CAS رفت و رأی فیفا از نظر غیر موجه بودن فسخ قرارداد تأیید شد اما CAS رفتار او را با توجه به اینکه در نهایت این اقدام باعث خسارت دیدن باشگاه نشد، مستوجب پرداخت غرامت برای جبران خسارت ندانست و رأی فیفا مبنی بر پرداخت ۳۲۴ هزار دلار را با تکیه بر مواد قانونی فیفا نپذیرفت تا پرداخت جریمه کلاً منتفی شود.
لوکادیا در زمان امضای قرارداد یک میلیون یورویی با پرسپولیس حدود ۲۰ درصد از مبلغ کل قراردادش را دریافت کرد و یک ماه بعد از آن ۱۷۰ هزار یورو و دو ماه بعد از این قسط هم ۱۷۰ هزار یورو دیگر دریافت کرد. این یعنی با احتساب پیشپرداخت، لوکادیا مبلغی حدود ۵۴۰ هزار یورو (حدود ۵۵۶ هزار دلار) دریافت کرد، فقط برای ۱۲ هفته.
در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ شیخ دیاباته که دو فصل قبل با استقلال آقای گل لیگ برتر شده بود، به پرسپولیس پیوست تا به جمع یاغیهای فوتبال ایران ملحق شود. دیاباته که بعد از ترک استقلال به الغرافه قطر پیوسته بود، طی ۲۶ بازی برای این تیم در همه مسابقات موفق به زدن ۱۹ گل شد تا نشان دهد همچنان روی دور گلزنی است و قرمزها امیدوار بودند او هم خرید خوبی از کار دربیاید اما مصدومیتهای مداوم باعث شد طی یک فصل تنها ۹ بار به میدان برود و آمار سه گل زده را برای پرسپولیس ثبت کند.
قرارداد یکساله او با پرسپولیس مبلغ ۴۴۶ هزار و ۵۰۰ دلار با آپشنها (هزار دلار به ازای حضور در هر بازی، ۲۰ هزار دلار بابت قهرمانی لیگ و ۵ هزار دلار بابت قهرمانی جام حذفی) عنوان شد. ضمن اینکه پرسپولیس پذیرفت معادل ۱۰ درصد از قرارداد یعنی ۳۷ هزار و ۵۰۰ دلار هم بابت حق ایجنت این بازیکن بدهد و این یعنی باشگاه ملزم به پرداخت بیش از ۴۰۰ هزار دلار به دیاباته بوده است. او در نهایت در لیست مازاد پرسپولیس قرار گرفت و قراردادش تمدید نشد اما پولش را هم کامل نگرفت تا برای دریافت ۲۰۰ هزار دلار مجبور به شکایت شود، شکایتی که همچنان در جریان است و گفته می شود در صورت صدور حکم ممکن است باشگاه مجموعاً محکوم به پرداخت حدود ۵۰۰ هزار دلار شود!
پرسپولیس در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۱ خبر عقد قرارداد یک و نیم ساله با «لئاندور پریرا» برزیلی را منتشر کرد. مهاجمی که مثل خیلی های دیگر به عنوان گزینه گلزن قرارداد امضا کرد و با آمار ناامید کننده یک گل در یک نیمفصل خبر فسخ قرارداد او هم منتشر شد. البته باشگاه ادعا کرد که پریرا از قرارداد سال دوم و حق و حقوق خود مربوط به آن صرف نظر کرد و باشگاه هم متعهد شد مابقی حق و حقوق او را بدهد اما این اتفاق رخ نداد و کار او هم به شکایت رسید.
طبق اسناد منتشرشده، قرارداد پریرا برای یک فصل و نیم، یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار بوده که ۳۶۰ هزار دلار آن مربوط به نیم فصل دوم و ۷۴۰ هزار دلار هم مربوط به فصل بعدی بوده است. مهاجم برزیلی در حالی حاضر به فسخ توافقی شد که ۱۵۰ هزار دلار از مبلغ قرارداد نیمفصلش را دریافت نکرده بود و قرار شد با دریافت این مبلغ قید قرارداد سال بعدش را بزند.
خسارت این توافق هم ۱۵۰ هزار دلار لحاظ شد که چون پرسپولیس باقیمانده طلب پریرا را پرداخت نکرد او ضمن شکایت به فیفا خواهان ۱۵۰ هزار دلار خسارتش هم شد. یعنی در مجموع ۳۰۰ هزار دلار. به این ترتیب با احتساب ۲۰۰ هزار دلاری که بابت نیمفصل اول به او پرداخت شد، احتمالاً قرمزها در مجموع ۵۰۰ هزار دلار باید بابت این مهاجم با آمار یک گل زده هزینه کنند.
مهاجم بعدی که پرسپولیس پیوست تا روند دور ریختن پول را ادامه دهد، «نبیل باهویی» بود که در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ با قراردادی یکساله به پرسپولیس پیوست. بازیکن دورگه سوئدی–مراکشی قراردادی ۳۸۰ هزار دلاری با قرمزها امضا کرد اما او هم بعد از تنها یک نیمفصل و ثبت آمار یک گل زده به صورت توافقی قراردادش را فسخ کرد. آن هم در حالی که تعداد بازیهایش از حد نصاب کمتر بود و یک سهمیه خارجی پرسپولیس را هم از بین برد و باشگاه هم سعی کرد با جعل مدرک پزشکی علت بازی نکردن او را به مصدومیت ربط دهد که ماجرا لو رفت و باشگاه یک میلیارد تومان هم بابت این اقدامش جریمه شد.
پرسپولیسی ها امیدوار بودند بعد از گزینههای ناامیدکننده مثل پریرا و باهویی، یک خارجی گلزن جذب کنند و در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ یعنی در ابتدای لیگ بیست و چهارم «لوکاس ژوائو» به جمع قرمزها پیوست. با گذشت یک نیمفصل مشخص شد لوکاس هم مانند سایر خارجیهای چند فصل اخیر سرخپوشان است و او هم آمار یک گل زده در نیمفصل را ثبت کرد و در سوپرجام مقابل سپاهان هم پایش به گلزنی باز نشد. رقم قرارداد این مهاجم ۳۱ ساله برای یکفصل حضور در پرسپولیس، ۹۰۰ هزار دلار (به اضافه ۲۰۰ هزار دلار آپشن) عنوان شد.
شاید بخش مهمی از این ولخرجیهای بی حساب و کتاب در دو باشگاه را باید به پای نحوه مدیریت سرخابیها نوشت. استقلال و پرسپولیس پس از سالها کشوقوس و سرکار گذاشتن هواداران، سرانجام به دو مجموعه ظاهراً غیردولتی واگذار شدند. واگذاری استقلال به شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و پرسپولیس به مجموعهای از بانکهای مطرح کشور البته برای رعایت الزامات فوتبال حرفهای و رفع خطر محرومیت دو باشگاه انجام شد و هدف و ایده مشخصی در دل این انتقالها به چشم نمیخورد.
مسوولان دولتی پس از این جابهجاییهای اجباری در بوق و کرنا کردند که با واگذاری استقلال به هلدینگ خلیج فارس و پرسپولیس به کنسرسیوم بانکها، این دو باشگاه پرطرفدار دیگر مشکل مالی و مدیریتی نخواهند داشت و چنین خواهد شد و چنان.
بخشی از وعده مسوولان پس از واگذاری دو باشگاه به مالکان جدیدشان عملی شده؛ آنها دیگر دغدغه مالی ندارند. هزینه باشگاهداری در مقایسه با گردش مالی هلدینگ و کنسرسیوم یک عدد غیرقابل توجه است. چهارصد و پانصد میلیارد تومان برای مجموعهای مانند پتروشیمی خلیج فارس پول خرد حساب می شود.
ظاهراً موضوع برای هواداران هم خوشایند به نظر میرسد؛ دیگر از عقب افتادن دستمزدها و اعتصاب بازیکنان پولکی، ناتوانی در خرید بازیکن و مربی ممتاز و عقب ماندن از باشگاههای صنعتی و پولدار خصوصی پیش نخواهد آمد. این اما تنها ظاهر موضوع است، نگاهی عمیقتر به آنچه در استقلال و پرسپولیس رخ داده، نشان میدهد که پولدار شدن آنها با این شیوه مدیریت و نظارت تنها هدر دادن بودجه عمومی کشور بوده است.
استقلال نمونه شاخص سوءمدیریت مالی محسوب میشود. کافی است تنها نقلوانتقالات این باشگاه در این چند ماه مرور شود. همین چند هفته گذشته بود که «پیتسو موسیمانه»، سرمربی اهل آفریقای جنوبی آبیها، به صورت یکطرفه قرارداد خود را فسخ کرد تا برای حضور چند ماهه در ایران و کسب نتایج نهچندان مطلوب بیش از یک میلیون دلار بگیرد.
به چند روز عقبتر از این ماجرا برگردیم؛ استقلال برای تقویت کادر بازیکنانش، قرارداد چند بازیکن را فسخ و بازیکنان جدید جذب کرد. صحبت از پرداختهای چندصد هزار دلاری به «گوستاوو بلانکو» و «گائل کاکوتا» برای راضی کردن آنها برای جدایی بود. از طرفی نباید هزینه کردن برای خرید مهاجم کمکیفیتی به نام «مسعود جمعه» را هم نادیده گرفت. با چند ماه عقبتر رفتن به فجایع بزرگتری میرسیم؛ مدیریت باشگاه در اقدامی حیرتآور در همان ابتدای تابستان دو بازیکن بوسنیایی عجیب خرید و پس از حضور مجدد «جواد نکونام» در رأس تیم مجبور شد چندصد هزار دلار به آنها پرداخت کند تا قراردادشان فسخ شود. دو بازیکن معمولی خارجی عملاً در نقش توریست به ایران آمدند و چندصدهزار دلار در جیبشان گذاشتند و رفتند. برای این افتضاح هم هیچ کس توضیح نداد.
از فسخ قرارداد با «کوین یامگا» و غرامت پانصد هزار دلاری این فسخ هم نباید غافل شد. اینها تنها حیفومیل پول در قراردادهای بازیکنان و مربیان خارجی است. به دفعات قرارداد بازیکنان داخلی فسخ شد و با بعضی از آنها مجدداً قرارداد بسته شد. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد تا اینجای فصل حداقل ۳-۲ میلیون دلار در استقلال برای غرامتها و هزینه فسخها دود شده و به هوا رفته است.
پرسپولیس هم اوضاع بهتری در مقایسه با رقیب سنتی ندارد. بهتازگی خبر از فسخ قرارداد با «لوکاس ژوائو» آنگولایی-پرتغالی و پرداخت غرامت ۸۰۰ هزار دلاری به او منتشر شد. مهاجمی که هرگز نتوانست انتظارات را برآورده کند.
در زمینه بریز و بپاش برای مربی به ارقام نیمکت قرمزها باید توجه کرد. مدیریت باشگاه در ابتدای فصل «خوانکارلوس گاریدو» اسپانیایی را در شرایطی به خدمت گرفت که درباره مناسب بودن او تردیدهایی وجود داشت. آنها حتی یک نیمفصل هم به انتخابشان فرصت ندادند و با پرداخت چندصدهزار یورو به گاریدو و دستیارانش آنها را راهی لیبی کردند. باشگاه پرسپولیس در ادامه برای نیمکت خود تصمیمی گرفت که خیلیها آن را یک بمب ساعتی میدانند. ناکامی در استخدام مربی خارجی با قیمت مناسب و طولانی شدن این فرآیند، مدیریت پرسپولیس را در موقعیتی قرارداد تا با یک قرارداد سنگین به «اسماعیل کارتال» ترکیهای تن بدهد. رسانههای ترکیهای ارزش قرارداد کارتال و دستیارانش را حداقل ۲.۲ میلیون یورو گزارش کردهاند و برخی هم از ۲.۷ میلیون یورو گفتهاند. اگر مبلغ فسخ قرارداد «نبیل باهویی» در ابتدای فصل را هم در نظر بگیریم، پرسپولیس هم تا به امروز حدود ۳ میلیون دلار را هدر داده است و البته خطر نتیجه نگرفتن و فسخ قرارداد سنگین کارتال را پیش روی خود میبیند. ضمن اینکه قرار است با نظر کارتال یک مهاجم خارجی گران هم به تیم اضافه شود.
زیر سایه پولدار شدن استقلال و پرسپولیس در همین چند ماه، حدوداً ۸ میلیون دلار از بودجه کشور به عنوان خسارت، غرامت و هزینه فسخ به مربیان خارجی داده شد. مدیرانی که ظاهراً چپشان پٌر است و برای این ارقامی که از جیبشان هزینه نمیشود، خم به ابرو هم نمیآورند؛ امروز ۸۰۰ هزار دلار غرامت میدهند و فردا بازیکن یک میلیون دلاری میخرند.
به هواداران وعده میدهند نگران نباشید و سراغ مربیان دو، سه میلیون دلاری میروند. همین الان قابل پیشبینی است که استقلال به پشتوانه هلدینگ در آینده یک مربی خارجی گرانقیمت جذب خواهد کرد و همتراز رقیب همشهری میشود. این در حالی است که مدیریت صحیح، شفافیت، پاسخگو بودن و نظارت دقیق میتوانست جلوی خیلی از این حیفومیلها را بگیرد.
اگر بازیکنان و مربیان با وسواس انتخاب میشدند، اگر مدیران تسلیم زیادهخواهی مربیان برای فسخ و جذب بیرویه بازیکنان نمیشدند، اگر در عقد قرارداد و پرداختها دقت میشد که فرصت فسخ یکطرفه پیش نمیآمد، اگر مدیران مرعوب تجمع چند صد نفری هواداران و جو ملتهب صفحات و کانالهای هواداری نبودند، اگر یک مدیر مجبور بود برای جذب بیحسابوکتاب دو بازیکن بوسنیایی پاسخگو باشد، هرگز این خسارت چند صدمیلیاردی پیش نمیآمد.
این فجایع مالی البته به استقلال و پرسپولیس محدود نمیشود. شاهکار «ویلموتس گیت» و خسارت ۹-۸ میلیون یورویی این قرارداد فاجعهبار داغی است که هرگز از پیشانی ورزش کشور پاک نخواهد شد. سپاهان در همین سالهای اخیر چند میلیون دلار به پای بازیکنان بیکیفیت خارجی ریختهاست. فولاد چند سال پیش با اصرار غیرمنطقی سرمربی وقت خود، قرارداد بازیکنان خارجی خود را فسخ کرد تا بازیکن جدید بگیرد. تراکتور مجبور شد به بازیکنی که حتی یک دقیقه هم برایش بازی نکرد ۹۰۰ هزار دلار غرامت بدهد و بسیاری از موارد بیشمار دیگر که به یک پرونده جداگانه برای بررسی نیاز دارند.
در این میان باید به سوالهای متعددی پاسخ داده شود، منتها وقتی «مهدی تاج» برای قرارداد ویلموتس هرگز پاسخگو نبوده و «احمد شهریاری» برای عقد قرارداد استقلال با دو بازیکن بوسنیایی توضیح نداده، مشخص است که این رویه ادامه پیدا میکند. مدیران غیرپاسخگو به جای انجام اقدامات اساسی و توسعهمحور، پولها را به جیب مربیان و بازیکنان کمکیفیت خارجی و زیادهخواه داخلی میریزند و در پایان هم شاید جامهایشان را بشمارند.
این حیفومیل کردن ثروت کشور، کار را به جایی کشانده که گفته شود ای کاش استقلال و پرسپولیس به روزهای بیپولی برگردند و مدیران ناآگاه هم قوانین آماتورگونه ممنوعیت استخدام مربی و بازیکن خارجی را تصویب کنند!
دیدگاههای ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط فوتبال برتر در وب منتشر خواهد شد