پروژه ناکام چلسی؛ میلیاردها یورو هزینه برای خط حملهای بیستاره
چلسی در سه سال گذشته بیش از ۱.۵ میلیارد یورو برای خرید بازیکنان هزینه کرده، اما هنوز از داشتن یک خط حمله مؤثر و متوازن محروم است. تیمی با انبوهی از مهاجمان متوسط، قراردادهای بلندمدت، و سیاستی مبهم که حتی قهرمانی در لیگ کنفرانس اروپا نیز برایش رؤیایی دشوار شده است.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ چلسی طبق سنت همیشگی، تابستان شلوغی را پشت سر میگذارد؛ باز هم خریدهای متعدد، بهویژه در خط حمله. این بار اما اوضاع کمی پیچیدهتر است؛ تیمی با چهرهای ناآشنا در خط آتش، اما همچنان فاقد یک نظم تاکتیکی مشخص و کارایی در فاز هجومی.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر ؛ چلسی طبق سنت همیشگی، تابستان شلوغی را پشت سر میگذارد؛ باز هم خریدهای متعدد، بهویژه در خط حمله. این بار اما اوضاع کمی پیچیدهتر است؛ تیمی با چهرهای ناآشنا در خط آتش، اما همچنان فاقد یک نظم تاکتیکی مشخص و کارایی در فاز هجومی.
با نگاهی به ترکیب تیم، روشن است که تازهواردها عمدتاً مهاجمان هستند. با این حال، چلسی همچنان از یک عدم توازن آشکار رنج میبرد: هافبکهایی سطح بالا در کنار یک خط حمله بیفروغ.
در مرکز میدان، نامهایی مانند مویسس کایسدو، انزو فرناندز و کول پالمر دیده میشوند. هرچند پالمر در سال ۲۰۲۵ افت کرده، اما بیش از یک فصل مهره کلیدی تیم بود. در عوض، مهاجمان تیم از ستارههای سطح بالا تهی هستند.
در نقلوانتقالات اخیر، استوائو ویلیان، لیام دلاپ، ژائو پدرو و جیمی گیتنز به تیم اضافه شدند، در حالی که فقط جیدون سانچو از جمع بازیکنان هجومی جدا شد. حتی جدایی او هم برای باشگاه هزینهبر بود؛ بند بازخرید ۵.۸ میلیون یورویی فعال شد و چلسی مجبور به پرداخت شد.
با این حال، تعداد مهاجمان تیم به عدد عجیب ۱۵ برای تنها سه پست تهاجمی رسیده است.
بیشتر آنها یا بازیکنان تازهوارد هستند یا محصول سیاستهای عجیب مدیریتی در دوران جدید مالکیت. تنها ژائو فلیکس و ژائو پدرو تجربه پست پشت مهاجم را دارند و دو نفر پایانی در این لیست از آکادمی آمدهاند. اکثر بازیکنان قراردادهای بلندمدت دارند؛ به جز استرلینگ و جورج.
چلسی ناگزیر به واگذاری برخی از این بازیکنان است. عمده این جداییها قرضی خواهد بود، اما حتی برای قرض دادن هم باشگاه باید بخشی از دستمزد بازیکن را بپردازد. مثلاً در انتقال استرلینگ به آرسنال، چلسی ۷۰ درصد حقوق او را تقبل خواهد کرد.
ماجرای مودریک هم پیچیدهتر است. بهدلیل رسوایی دوپینگ، او فعلاً شانس ترک باشگاه را ندارد.
در یکی از عجیبترین تصمیمات، انزو مارسکا، سرمربی جدید، کول پالمر را از خط میانی به پست وینگر برد، و یک هافبک دیگر به نام رومئو لاویا را بهجای او در میانه میدان قرار داد. تصمیمی که با توجه به انباشتگی شدید در پست وینگر، قابل درک نیست.
مدیران باشگاه میگویند هدف از جذب این همه بازیکن، رشد آنها در قالب قراردادهای قرضی و بازگشت موفق به تیم اصلی است. اما تجربه نشان داده چنین سیاستی در چلسی کارآمد نبوده.
حتی بازیکنانی مانند آندری سانتوس و مایک پندرز که در دورههای قرضی خوب بودند، یا به جام جهانی نرسیدند یا دعوت هم نشدند.
مشکل اصلی این است: بسیاری از بازیکنان فعلی نه تنها مفید نیستند، بلکه با قراردادهای طولانی در تیم باقی میمانند.
مثال بارز نیکلاس جکسون است که قراردادش تا ۲۰۳۳ ادامه دارد ولی هیچ تأثیر قابلتوجهی در تیم نگذاشته. حتی مسائل روانی و انضباطی نیز در عملکرد او نقش منفی داشتهاند.
در بُعد اقتصادی، پروژه جدید باشگاه زیر ذرهبین است. هرچند گفته میشود بخشی از ۱.۵ میلیارد یوروی هزینهشده در سه سال اخیر از محل فروش بازیکنان تأمین شده، اما بیش از ۵۰۰ میلیون یورو از این مبلغ مربوط به بازیکنان نسل آبراموویچ است، نه خریدهای جدید.
گرچه چلسی هر فصل نسبت به فصل قبل پیشرفت داشته، اما با این سیاستها، بازگشت به سطح قهرمانی در لیگ برتر یا لیگ قهرمانان دشوار به نظر میرسد. شاید دو بازیکن ممتاز برای هر پست، بهتر از چهار بازیکن متوسط باشد. همانگونه که در مورد کایسدو و فرناندز نتیجه داد.
در نهایت، تیمی که برای چند جام داخلی و اروپایی میجنگد، هنوز از کمبود مهاجم سطح بالا رنج میبرد.
بازی مقابل شامراک روورز در لیگ کنفرانس شاید فرصتی برای درخشش بازیکنان متوسط باشد، اما برای رقابت در اروپا، چلسی به چیزی فراتر از کمّیت نیاز دارد.
دیدگاههای ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط فوتبال برتر در وب منتشر خواهد شد