وقتی دوگانگی مُرد؛ چرا The Best امسال شکست خورد؟
فیفا میتوانست با یک تصمیم هوشمندانه جایزه بهترینهای سال را به مرکز بحثهای فوتبالی تبدیل کند، اما با تکرار انتخاب توپ طلا، جذابیت آن را از بین برد.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ فیفا میتوانست با یک تصمیم هوشمندانه جایزه بهترینهای سال را به مرکز بحثهای فوتبالی تبدیل کند، اما با تکرار انتخاب توپ طلا، جذابیت آن را از بین برد.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر ؛ سال گذشته دنیای فوتبال شاهد یکی از کمنقصترین و هوشمندانهترین تقسیم افتخارها در تاریخ جوایز فردی بود. توپ طلا به رودری رسید و جایزه بهترین بازیکن فیفا به وینیسیوس جونیور. تصمیمی که نهتنها عادلانه به نظر میرسید، بلکه به شکل بیسابقهای شور، هیجان و بحث را به قلب فوتبال بازگرداند. برای نخستین بار در سالهای اخیر، هر دو جایزه زنده بودند و هر دو معنا داشتند.
انفجار در آستانه پاریس
تمام توجهها ابتدا معطوف توپ طلا بود؛ جایزهای که ماهها پیش از مراسم، تقریباً به نام وینیسیوس سند خورده بود. منابع معتبر یکی پس از دیگری از برنده شدن ستاره برزیلی رئال مادرید خبر میدادند، اما ناگهان در روزهای پایانی، زمزمهای از درون محافل فرانس فوتبال برخاست: رودری برنده است. همین تغییر مسیر ناگهانی، فضا را منفجر کرد و فوتبال دوباره سوژه اول رسانهها شد.
تصویر ماندگار یک قهرمان
تحریم مراسم از سوی رئال مادرید، حضور رودری با عصا روی صحنه و دریافت توپ طلا در حالی که بهتازگی رباط صلیبی پاره کرده بود، صحنهای خلق کرد که فراتر از یک جایزه بود؛ تصویری از رنج، استقامت و پیروزی.
این لحظه، توپ طلا را از یک تندیس به یک روایت انسانی تبدیل کرد.
تصمیم طلایی فیفا
در سوی دیگر، فیفا با اهدای جایزه The Best به وینیسیوس جونیور، همان کاری را کرد که باید میکرد؛ ایجاد دوگانگی. دو ستاره، دو مسیر، دو روایت. این انتخاب باعث شد جایزه بهترین فیفا به حاشیه نرود و حتی همسطح توپ طلا، در مرکز توجه قرار بگیرد. جدال رودری و وینیسیوس به سوژه اصلی فوتبال جهان تبدیل شد؛ همان چیزی که یک جایزه بزرگ باید خلق کند.
نقطه سقوط؛ وقتی همهچیز قابل پیشبینی شد
اما تراژدی واقعی از امسال آغاز شد. فیفا با تصمیمی که میتوان آن را یکی از بدترین اشتباهات روابط عمومیاش دانست، عملاً جایزه The Best را بیاثر کرد. عثمان دمبله فصلی فوقالعاده داشت و شایستگیاش غیرقابل انکار است، اما سؤال اینجاست: آیا تنها گزینه بود؟
فصل روایتهای گمشده
ویتینیا، رافینیا، پدری، صلاح و حتی گزینههایی مانند لامین یامال، هری کین یا امباپه، هرکدام داستانی برای گفتن داشتند. دامنه بحثها گسترده بود و فیفا میتوانست از این تنوع بیشترین بهره رسانهای را ببرد. اما با انتخاب دمبله، همهچیز در همان لحظه اول خفه شد؛ نه به این دلیل که او لایق نبود، بلکه چون انتخابش هیچ ابهامی باقی نگذاشت.
فاجعه واقعی؛ بیتفاوتی
در دنیای جوایز، موافقت و مخالفت هر دو ارزشمندند. تنها فاجعه، بیتفاوتی است و فیفا دقیقاً به همین نقطه رسید. وقتی نتیجه از پیش معلوم باشد و تصمیم فیفا صرفاً تکرار انتخاب فرانس فوتبال شود، چه چیزی برای بحث باقی میماند؟
تناقضهایی که فریاد میزنند
نگاهی به تیم منتخب سال، پرسشها را بیشتر میکند؛ نه رافینیا حضور دارد و نه محمد صلاح. در عوض نام کول پالمر دیده میشود؛ بازیکنی بااستعداد، اما نه در حد حذف چنین ستارههایی. پاسخ روشنی برای این تناقضها وجود ندارد و همین، اعتبار تصمیمها را زیر سؤال میبرد.
وقتی منطق وجود داشت
تاریخ نشان میدهد که تقسیم درست جوایز ممکن است. سال 2020 فیفا با اهدای جایزه بهترین به لواندوفسکی، اشتباه فرانس فوتبال را تا حدی جبران کرد. در 2022 هم توپ طلا به بنزما رسید و The Best به مسی پس از جام جهانی؛ بدون جنجال، چون منطق برقرار بود.
فرمولی که جواب میدهد
سال 2024 با دوئل درخشان رودری و وینیسیوس، دوباره همان فرمول موفق اجرا شد؛ دو قهرمان، دو روایت، دو نتیجه. امسال نیز فرصتی طلایی برای تکرار آن جادو وجود داشت، اما فیفا این فرصت را سوزاند و جایزهاش را از توجهی که بهسادگی میتوانست به دست آورد، محروم کرد.
دیدگاههای ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط فوتبال برتر در وب منتشر خواهد شد