اختصاصی / دوران حرفهای هافبک مستعد مراکشی دنیای فوتبال، فراز و فرود زیادی در تاتنهام، میلان و بنفیکا داشته و حال عادل تربت روزهای پایانی دوران فوتبال خود را در النصر امارات سپری میکند.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛برای هواداران پروپاقرص فوتبال انگلیس، تربت مراکشی همواره به عنوان یکی از مستعدترین بازیکنان لیگ برتر در پیراهن کویینز پارک رنجرز به یاد آورده میشود. تربت در آن روزها آنقدر به تکروی و تکنیک بالا اهمیت میداد که نیل وارناک، سرمربی باتجربه تیم از ترس لو دادن توپ توسط او، هر بازیکنی که به او پاس میداد را ۵۰ پوند جریمه میکرد!
با این حال زوج وارناک و تربت در کویینز پارک رنجرز فراتر از انتظارات ظاهر شد و تربت با درخشش در چمپیونشیپ، عنوان بهترین بازیکن این لیگ را از آن خود کرد. آن جوان محبوب هواداران QPR، حالا ۳۴ ساله است و همچنان با آمادگی بالا فوتبال حرفهای را دنبال میکند؛ آن هم در حالی که بسیاری از هواداران فوتبال به تداوم دوران حرفهای او برای یک دوره طولانی شک داشتند.
او که برای تاتنهام، کویینز پارک رنجرز، فولام، میلان، بنفیکا، جنوا و النصر دبی بازی کرده، ۴۲۳ بازی باشگاهی را در کارنامه دارد؛ رقمی قابل توجه برای بازیکنی که ماهها و شاید سالهایی را بدون بازی کردن پشت سر گذاشته است. داستان فوتبالی عادل تربت، یکی از داستانهای شگفتانگیز مستطیل سبز است که او در مصاحبه اخیرش با نشریه The national عنوان کرده.
زندگی لذتبخش تربت در دبی
تربت در مصاحبه خود درباره حضور در باشگاه النصر امارات میگوید: «میخواستم فوتبال خود را در یک کشور مسلمان به اتمام برسانم. حضور در اینجا ابتدا ساده نبود؛ من از بنفیکا آمده بودم و همه چیز در آن تیم حرفهای و سازمانیافته بود؛ بیش از هر تیم دیگری. وقتی که به اینجا آمدم اما شرایط اینگونه نبود و چهار یا پنج بازیکن خارجی تیم نیز از اروپا نیامده بودند. بازیکنان تیم ترجیح میدادند که صبحها دیر بیدار شوند در حالی که من میخواستم هر روز صبح تمرین کنم و عصرها استراحت داشته باشم. پس از چند ماه من شروع به تطبیق دادن خودم کردم و اکنون از فوتبالم لذت میبرم و اینجا خوشحالم. من سه سال است که اینجا هستم و میخواهم بیشتر بمانم. حالا تمرینات اینجا فوقالعاده است؛ مربی ما آلفرد شرودر، دستیار کومان در بارسلونا، ناگلزمن در هافنهایم و تن هاخ در آژاکس بوده و یک مربی سطح بالا است.»
تربت با توجه به سابقه خود، کاپیتان و ستاره تیم است و دیگر بازیکنان میتوانند از او الگو بگیرند؛ او در این مورد میگوید:«همتیمیهای من همیشه درباره اینکه در اروپا کجا بازی کردم از من سوال میپرسند و من خاطرات و سطح تعهدی که به آن نیاز دارند را برای آنها بازگو میکنم؛ اینکه باید قبل از هر جلسه تمرین به سالن بدنسازی بروند. من به آنها میگویم که کنار بازیکنانی چون ژائو فلیکس و روبن دیاز بازی کردم و این ستارگان مانند ماشین هستند. آنها شب دیر نمیخوابند و کاملاً متمرکزند. بعضی اوقات بازیکنان به این صحبتهای من گوش میدهند و با خود میگویم کاش کسی بود که در این سن اینها را به من میگفت زیرا من کاری که باید را انجام ندادم. اگر کسی با من این صحبتها را میکرد، میتوانستم در رئال مادرید یا بارسلونا بازی کنم!»
از لانس تا تاتنهام و حسرت نرفتن به آرسنال
تربت که از محصولات آکادمی باشگاه لانس فرانسه است، درباره دوران حضور خود در این تیم گفت: «لانس باشگاه فوقالعادهای بود؛ رافائل واران جوان به عنوان یک بازیکن بومی حضور داشت، جفری کوندوگبیا هم بود. گائل کاکوتا به چلسی رفت و بنوا آسو اکوتو هم از آن تیم به تاتنهام پیوست. من هم مراحل پیشرفت را به سرعت طی کردم، وقتی ۱۵ سالم بود در تیم دوم بودم و در ۱۶ سالگی با تیم اصلی تمرین میکردم. وقتی که اولین بازی رسمی خود را انجام دادم، بازیکن تیمهای پایه فرانسه بودم و بسیاری از باشگاهها مرا میخواستند. من با تاتنهام قرارداد امضا کردم اما میخواستم به آرسنال بروم و با آرسن ونگر کار کنم. اما دیمین کومولی، مدیر ورزشی تاتنهام میخواست که من به تاتنهام بروم و میگفت که او روی یک پروژه بزرگ کار میکند. در همان زمان گرت بیل هم جذب شد و چند وقت بعد، کایل واکر به تاتنهام آمد.»
هافبک مراکشی درباره دوران حضور خود در تاتنهام گفت: «تاتنهام باشگاه خوبی بود اما کسی شانس زیادی به بازیکنان جوان برای بازی نمیداد. من و گرت بیل دوستان نزدیک یکدیگر بودیم و او من را هر روز به زمین تمرین میرساند؛ او پسر خیلی خوبی بود اما تاتنهام میخواست یک بار او را به ناتینگهام فارست بفروشد و خود او موافقت نکرد. بعدها بیل به رئال مادرید منتقل شد.»
«در لندن به من شوک فرهنگی وارد شد، من در فرانسه زینالدین زیدان بعدی بودم اما در تاتنهام و با نامهای بزرگ رختکن مثل رابی کین، ادگار داویدز و دیمیتار برباتوف هیچکس نبودم! من احساس خاص بودن نداشتم زیرا خاص هم نبودم. اما فکر میکنم اگر به آرسنال میرفتم با فرهنگ فرانسوی غالب در آنجا کار برای من راحتتر میبود. من با مدیر ورزشی تیم پس از سه ماه تماس گرفتم و گفتم که میخواهم به لانس برگردم، اما او گفت که برای منطبق شدن با شرایط نیاز به زمان دارم و برای من هزینه کرده است و میداند که بارسلونا من را میخواست. من هم به او که گفتم که فکر میکردم لندن زیبا است اما هر روز ساعت ۳ و نیم شب میشود و باران میبارد!»
یک انتقال قرضی و راهگشا
دوران فوتبالی تربت با انتقال قرضی از تاتنهام به کویینز پارک رنجرز دستخوش تغییر شد؛ تربت در این باره میگوید: «آن بهترین تصمیمی بود که گرفتم؛ من نیاز به این داشتم که فوتبال بازی کنم نه این که فقط تمرین کنم. من شانس این را داشتم که برای سه ماه به طور قرضی راهی QPR شوم و آنجا از هواداران عشق دریافت میکردم و وقتی به من عشق میدهید، من به شما عشق بیشتری میدهم. فصل دوم من در آنجا یعنی ۲۰۱۰/۲۰۱۱ بینظیر بود. من ۱۹ گل زدم و ۲۱ بار پاس گل دادم؛ احساس نمیکردم که در حال انجام دادن کاری هستم و یک لذت خالص بود. هواداران برای من شعار مینوشتند و آنجا احساس قدرت میکردم. تمام زندگی من در آن دوران لذتبخش بود؛ من در لندن بودم، انگلیسی یاد گرفتم، دغدغه مالی نداشتم و هر شب تا ساعت سه صبح بیرون بودم. همچنین مربیای مثل نیل وارناک داشتم که برای من بهترین و بدترین مربی ممکن بود و تمام آن اعتماد به نفسی که لازم داشتم را به من میداد.»
او درباره رابطهاش با وارناک گفت: «او به من میگفت که اگر میخواهی بروی و خانوادهات را ببینی اشکالی ندارد اما روز شنبه برگرد و من را برنده بازی کن و من هم همین کار را انجام میدادم. او همیشه به این اهمیت میداد که من برای او بازی کنم اما من ۱۹-۲۰ سال داشتم و باید حرفهای تر میبودم و وقتی که او از باشگاه رفت، همه چیز تغییر کرد.»
آیا تربت به راهنمایی بیشتری نیاز داشت؟
استعداد اصلی فوتبال فرانسه در میانه دهه ۲۰۰۰، نیاز خود به راهنمایی بیشتر در روزهای جوانی را رد نمیکند: «من به روتین زندگی تیمهای پایه عادت کرده بودم و بعد به انگلیس رفتم. پول قرارداد من ۱۰ برابر شده بود و من برای خودم به تنهایی زندگی میکردم؛ وقتی زمان تمرین تمام میشد تا روز بعدش آزاد بودم و هیچکس به من نمیگفت که باید چه کار کنم. من ازدواج نکرده بودم، بچه نداشتم و انتظار داشتید چه کار کنم؟ در یکی از بهترین شهرهای جهان در خانه بمانم؟ من شروع به لذت بردن از زندگی در لندن کردم. منطقه کنسینگتون فرانسویهای زیادی داشت و آنجا همیشه اتفاقات زیادی میافتاد. گاهی اوقات من فوتبالیستهایی که الگوی خودم بودند را آنجا میدیدم اما شما برای رسیدن به بالاترین سطح نباید این کارها را بکنید. شاید در تاتنهام، من در یک باشگاه و شهر اشتباه بودم و حواس پرتیهای زیادی آنجا وجود داشت. شاید اگر در منچستر بودم که زندگی در آخر هفتهها جریان داشت و نه در وسط هفته، برای من بهتر میشد.»
انتقال قرضی به میلان در سال ۲۰۱۳
در روزهایی که هواداران روسونری از آن خاطرات خوشی ندارند، تربت با انتقالی قرضی راهی میلان شد. او در این مورد هم صحبت کرده: «شش ماه اول حضور در میلان را در بهترین شرایط سپری کردم. کلارنس سیدورف سرمربی تیم بود و بازی کردن در دربی میلان و سن سیرو فوقالعاده بود. من پشت سر کاکا و بالوتلی بازی میکردم و نایجل دییونگ گل پیروزیبخش ما را زد؛ استبان کامبیاسو در طول بازی من را گرفته بود در حالی که من قبلاً هوادار او بودم. اولین بازی من در لیگ قهرمانان اروپا با پیراهن میلان بود؛ وقتی مقابل اتلتیکو فینالیست آن فصل حذف شدیم. ما در سن سیرو آنها را اذیت کردیم اما تیبو کورتوا مهارهای زیادی داشت و پس از باخت یک بر صفر در بازی رفت، چهار بر یک مسابقه برگشت را باختیم. پس از آن فیلیپو اینزاگی سرمربی ما شد و او ایدههای متفاوتی داشت.»
تربت در خصوص ادامه دوران بازی خود گفت: «من به لیگ برتر انگلیس و کویینز پارک رنجرز برگشتم و به ندرت بازی میکردم. در سال ۲۰۱۵، بنفیکا من را خواست و من با وجود آگاهی از تاریخچه این باشگاه، علاقهای به حضور در این تیم نداشتم. رییس باشگاه که شخص مهمی در پرتغال بود جواب رد من را نمیپذیرفت و بعد از ۴ ساعت حضور در دفتر او، یک قرارداد پنج ساله را پیشنهاد کرد.» بعد از پیوستن به بنفیکا، تربت روزهای خوبی را پشت سر نگذاشت. او که اضافه وزن شدیدی پیدا کرده بود، برای یک انتقال قرضی به جنوا رفت و ۲۹ بار پیراهن این تیم را پوشید.
پس از بازگشت به بنفیکا، رییس باشگاه میگفت که تربت دیگر پیراهن این تیم را بر تن نخواهد کرد اما با انتخاب برونو لاژ به عنوان سرمربی بنفیکا، همه چیز تغییر کرد و دوران حرفهای تربت در پرتغال بار دیگر زنده شد. پس از انتخاب لاژ که تربت از او به عنوان یک پدر یاد میکند، هافبک مراکشی به تمرینات تیم اصلی برگشت و کیفیت خود را به هواداران بنفیکا نشان داد.
افسوس از دوران ملی در فرانسه و مراکش!
دوران ملی عادل تربت در فرانسه یا مراکش با توجه به استعداد بالای این هافبک میتوانست بهتر از اینها رقم بخورد؛ تربت درباره دوران ملی خود گفت: « من در تیم زیر ۲۰ سال برای فرانسه بازی میکردم اما سپس انتخاب کردم که برای مراکش بازی کنم زیرا آنجا به دنیا آمده بودم و خانواده من نیز مراکشی هستند. این فرهنگ و زبان من است اما حقیقتا تیمهای پایه در فرانسه از تیم ملی مراکش حرفهایتر بودند. من عاشق کشورم هستم اما زمینها و نظم در مراکش جوری نبود که من از بازی کردن در آنجا لذت ببرم. گاهی اوقات در بازیهای خارج از خانه اتاقهایمان خارج از برنامه تغییر میکرد و من نگران هم بودم. همیشه به این فکر میکردم که اگر پشهای من را نیش بزند و مالاریا بگیرم چه میشود برای همین گاهی اوقات با یک چشم باز میخوابیدم! هواداران فوتبال در مراکش اما فوقالعاده هستند و آنجا به من احترام میگذاشتند. جو ورزشگاه کازابلانکا در حضور ۶۰ هزار هوادار یکی از بهترین جوهای جهان است.»
از سال ۲۰۲۲، او در النصر امارات حضور دارد
تربت که این روزها عملکرد قابل قبولی در لیگ امارات دارد، از روزهای خود در دبی و تیم النصر راضی است: «من اینجا گلزنی میکنم و راجع به فوتبال جدی هستم؛ گاهی اوقات نامهای بزرگ به اینجا میآیند و نمایش خوبی از خود نشان نمیدهند. چند وقت پیش در ساحل قدم میزدم و بابی زامورا(بازیکن سابق تیم ملی انگلیس و همتیمی تربت در کویینز پارک رنجرز) را دیدم؛ او باور نمیکرد که من چطور انقدر آماده و سرحال هستم. او به من گفت که اگر ذهنیت فعلی خودم را در ۲۰ سالگی داشتم، اکنون یکی از بهترینهای جهان بودم. من میتوانم صحبت او را درک کنم؛ میخواهم تا زمانی که میتوانم فوتبال بازی کنم اما زمانی که بفهمم دیگر نمیتوانم نمایش خوبی داشته باشم، دیگر ادامه نخواهم داد.»
تربت در خصوص وضعیت لیگ امارات و زندگی فعلی خود به عنوان یک بازیکن مسلمان هم صحبت کرد: «بازیکنان خوب زیادی اینجا هستند؛ صوفیان رحیمی مراکشی در العین با گلهایش باعث حذف النصر و رونالدو از لیگ قهرمانان آسیا شد. او اکنون آقای گل مشترک لیگ است و بازیکنانی مثل پاکو آلکاسر، آندرس اینیستا، میرالم پیانیج و آلان هم هستند. اینجا شما باید متمرکز باشید؛ من اکنون بیش از هر زمان دیگری یک فرد مذهبی هستم. من میتوانم پنج بار در روز نماز بخوانم و ما در هر ورزشگاه یک نمازخانه داریم و دیگر هیچ نمازی را از دست نمیدهم. این روزها نیز به خاطر ماه رمضان روزه میگیرم؛ در اروپا، روزه گرفتن سخت بود چون که صلحها تمرین میکردیم. اینجا این کار آسانتر است چون ما بعد از افطار میتوانیم شبها تمرین کنیم. من خوشحال هستم، مردم به من میگویند که میتوانستم دوران بهتری داشته باشم اما من دوران خوبی داشتم و روزهای فوتبالی من هنوز هم به خوبی پیش میرود.»
تا کنون نظری ثبت نشده است!