اختصاصی / اینطور به نظر میرسد که هویت فینالیستهای جام ملتهای آفریقا و جام ملتهای آسیا، برروی کاغذ حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر، تیم ملی قطر در فینال جام ملتهای آسیا موفق شد تا با نتیجه ۱-۳ مقابل اردن به پیروزی برسد و این بازی فینال از نظر خیلیها یک فینال دور از انتظار و رویارویی دو تیم ضعیف بود؛ حتی در شرایطی که قطر قهرمان دوره قبل و میزان این رقابتها بود. با در نظر گرفتن همه این شرایط، مجموع جمعیت دو کشور فینالیست، روی هم رفته ۱۴ میلیون نفر است که حدود ده درصد جمعیت ژاپن و تنها یک درصد جمعیت کل چین است.
در سوی دیگر، مصاف نیجریه و ساحل عاج در فینال جام ملتهای آفریقا هم رویارویی دو تیمی بود که تعداد فوتبالیستهای بزرگ و سرشناس این دو کشور، بیش از فوتبالیستهای صاحب نام مجموع تمام کشورهای آفریقایی دیگر است.
ابرقدرتهایی که دیگر ابرقدرت نیستند
اما اگر فراتر از دو بازی فینال نگاه کنیم و شرایط کلی هر دو تورنمنت را مدنظر داشته باشیم، به یک موضوع مشابه میرسیم: جای خالی ابرقدرتهایی که در دنیای فوتبال سلطه داشتهاند. این الگو در جام ملتهای آسیا که با باخت کره مقابل اردن و ناکامی ژاپن مقابل ایران و سپس ایران مقابل قطر همراه بود، مشهود است. ولی در جام ملتهای آفریقا، اوضاع بسیار غیرمعمول بود و هشت تیمی به یک چهارم نهایی رسیدند که کاملا متفاوت با هشت تیمی بودند که دو سال پیش در این مرحله حضور داشتند.
این را میتوان هم به دید مثبت و هم به دید منفی درنظر گرفت. غیرقابل پیشبینی بودن خوب است و در حقیقت زیبایی مرحله حذفی یک تورنمنت را نشان میدهد: احتمال وقوع شوک بیشتر است. به شکلی گستردهتر، این به الگویی تکرار شونده در تورنمنتهای بینالمللی اخیر اشاره دارد که در جام جهانی زنان سال گذشته نیز شاهدش بودیم؛ آنچه به طور کلی میتوان به آن اشاره کرد، کاهش فاصله تیمهای متوسط با تیمهای قدرتمند است. حالا این تیمها ابزارهای ایدهآلی برای آمادگی برای چالشهای آتی دارند.
این روزها به ندرت در تورنمنتهای فوتبال، بردهای پرگل دیده میشود. پرگل ترین برد در جام ملتهای آسیا، دو بار و با نتیجه ۰-۴ رقم خورد. این نتیجه (۰-۴) را دوبار در جام ملتهای آفریقا نیز شاهد بودیم. افزایش تیمهای حاضر در هردوی این تورنمنتها به ۲۴ تیم، ساختار نامناسبی را به همراه دارد؛ مثلا اگر رقابتهای یورو با حضور ۳۲ تیم برگزار شود، کیفیت این تورنمنت کاهش چشمگیری خواهد داشت. اما از سوی دیگر، بحث توانایی تیمهای برتر این قاره برای رویارویی با چالشها در جام جهانی است.
نزول تیمهای بزرگ آسیایی
تیمهای بزرگ کنفدراسیون فوتبال آسیا در ۱۵ سال اخیر روند رو به افتی داشتهاند. مثلا در جام جهانی ۲۰۰۶، استرالیا با تیمی قدرتمند به آلمان سفر کرد و با بدشانسی در مرحله یک هشتم پایانی مغلوب ایتالیایی شدند که آن تورنمنت را با قهرمانی به پایان برد. در آن تورنمنت به نظر میرسید که استرالیا جهش قابل توجهی رو به جلو داشته ولی آنچه شبیه به شروع دورهای از رقابت با غولهای فوتبال دنیا به نظر میرسید، در حقیقت تنها نتیجه تلاشهای یک نسل طلایی بود. آنها در جام جهانی ۲۰۲۲ هم تا مرحله یک هشتم نهایی پیش رفتند ولی در این تورنمنت هم با یک باخت خفیف، مغلوب آرژانتینی شدند که در نهایت قهرمان تورنمنت شد.
استرالیا در شرایطی در جام ملتهای آسیا حضور یافت که هیچ بازیکن شاغل در لیگ برتر انگلیس را در اختیار نداشت، به جز جو گائوچی، دروازهبان این تیم که اخیرا به استون ویلا پیوسته. فاصله این تیم با آن استرالیایی که هری کیول، مارک ویدوکا و تیم کیهیل را در اختیار داشتند، بسیار زیاد بود.
ژاپن و کره جنوبی هم که در جام جهانی ۲۰۱۰ تیمهای بسیار خوبی به نظر میرسیدند، هر دو در مرحله یک هشتم پایانی آن تورنمنت از گردونه رقابتها کنار رفتند ولی در آن تورنمنت از میراث جام جهانی ۲۰۰۲ بهره میبردند. اما آنها نیز تدریجا دچار ضعف شدند. نسل فعلی بازیکنان این تیم بهتر از قبل نیست و کودکی که در سال ۲۰۰۲ در سن هشت سالگی شیفته این تیمها شده بود، حالا ۳۰ سال سن دارد.
ژاپن هم که در جام جهانی ۲۰۲۲ با شکست دادن آلمان و اسپانیا در مرحله گروهی، به مرحله یک هشتم پایانی رسیده بود، در کمال تعجب هنوز نتوانسته تا از سال ۲۰۱۱ به بعد در جام ملتهای آسیا به قهرمانی برسد و در این دوره ایران با شایستگی توانست تا این تیم را حذف کند. کره جنوبی هم که چندین بازیکن خوب شاغل در اروپا دارد هم حرف چندانی برای گفتن نداشت. انتصاب یورگن کلینزمن به عنوان سرمربی کره، تصمیم نابخردانهای بود. آنها در طول تورنمنت عملکرد ضعیفی داشتند و در وقتهای اضافه نیمه دوم چندین بازی، به چهار گل رسیدند و بدین ترتیب و با گلهای ثانیههای پایانی، تا مرحله نیمه نهایی پیش رفتند.
در واقع، سطح استاندارد بازیها در مراحل حذفی جام ملتهای آسیا، بسیار ضعیف بود و ویژگی اصلی آن، عدم اعتماد به کیفیت فنی و بازیهای بیش از حد محتاطانه و ریتم کند مسابقات بود.
شرایط اما در این دوره جام ملتهای آفریقا بهتر بود. هرچند که سرمربی ساحل عاج میزبان بعد از یک مرحله گروهی فاجعه بار، اخراج شد و سریعا اوضاع برایشان تغییر کرد.
مدعیان جام جهانی بعدی، همان همیشگی
تمام اینها بدین معناست که در جام جهانی بعدی که تنها دو سال دیگر از راه خواهد رسید، احتمالا تیم قهرمان از بین همان قهرمانان قدیم خواهد بود؛ سه غول از آمریکای جنوبی (برزیل، آرژانتین و اروگوئه)، و غولهای فوتبال اروپا (فرانسه، انگلیس، اسپانیا، آلمان، پرتغال، هلند، ایتالیا و بلژیک).
بعد هم بحث مکزیک و آمریکا مطرح میشود که به دلیل برخورداری از امتیاز میزبانی، شانسشان برای رسیدن به قهرمانی کمی افزایش خواهد یافت و تیمهای آفریقایی و آسیایی در پائین لیست مدعیان هستند؛ همین طور که چند تیم از آمریکای جنوبی مثل کلمبیا و شیلی که قبلا شانسشان برای قهرمانی در جام جهانی در مسیر صعودی بود، دچار افت چشمگیری شدهاند.
مراکش پدیده جام قبل
در شرایطی که مراکش با تبدیل شدن به اولین تیم آفریقاییای که به مرحله نیمه نهایی جام جهانی ۲۰۲۲ رسید، نامش را در تاریخ ثبت کرد، میتوان گفت که عملکرد این تیم آفریقایی در مجموع در آن تورنمنت قابل قبول بوده، ولی باید به یاد داشت که اکثر بازیکنان شاغل در مراکش متولد اروپا بودند.
البته هیچ ایرادی در این رابطه وجود ندارد و باید به تواناییهای ولید رکراکی اشاره کرد که توانست مراکش را به یک تیم قدرتمند تبدیل کند. ولی درصورتی که تیمهای دیگر به دنبال الهام گرفتن هستند، مدل مراکش برای اکثر تیمها به راحتی قابل تکرار نیست.
آیا آسیا و آفریقا شایسته سهمیه بیشتر هستند؟
درعین حال باید این را در نظر داشت که جام جهانی ۲۰۲۶ اولین تورنمنت با حضور ۴۸ تیم خواهد بود. قاره آفریقا قطعا ۹ سهمیه خواهد داشت و سهمیه آسیا به ۸ تیم افزایش خواهد یافت ( و ممکن است به ۱۰ تیم برسد).
طبق شواهد چند هفته اخیر، احتمالا شایستگی قاره آفریقا به مراتب بیشتر از ۹ سهمیه در جام جهانی است و سهمیه آسیا باید کمتر از ۸ سهمیه باشد. درصورتی که ۸ تیم حاضر در جام جهانی ۲۰۲۶ از قاره آسیا، همان هشت تیم راه یافته به مرحله یک چهارم پایانی جام ملتهای آسیای اخیر باشند، یعنی ژاپن، کره جنوبی، استرالیا، ایران، قطر، اردن، ازبکستان و تاجیکستان را در جام جهانی بعدی خواهیم دید.
دیدن تیمهایی مثل ازبکستان و تاجیکستان در جام جهانی حس سورئالی خواهد بود. اما به نتایجی که آنها در برابر فینالیستهای آسیا دست یافتند توجه کنید: قطر قهرمان در ضربات پنالتی ازبکستان را از پیش رو برداشت و تاجیکستان با یک گل به خودی دردناک مغلوب اردن شد.
حالا و در راستای پیش بینی جام جهانی دو سال دیگر، باید به تیمهایی اشاره شود که اگر تعداد تیمهای حاضر در جام جهانی به ۴۸ تیم افزایش نمییافت، در این رقابتها حضور نمیداشتند. از چنین تیمهایی توقع میرود که بسیار فراتر از حد انتظارها ظاهر شوند؛شاید این تیمها از دور گروهی به دور بعدی صعود نکنند، ولی طبیعتا سرافکنده هم نخواهند شد.
ولی تیمهایی که الان میبایست غولهای واقعی قارههای آسیا و آفریقا و آمریکای شمالی باشند، دیگر و بر خلاف جام جهانی ۲۰۱۰، رقبای بزرگی برای تیمهای اروپایی و آمریکای جنوبی نخواهند بود. فوتبال در ۱۵ سال اخیر از بسیاری از جهات، جهانیتر شده است ولی نه از این حیث که چه تیمهایی میتوانند قهرمان شود . خلاصه کلام اینکه احتمالا مدعیان اصلی قهرمانی نسبت به دورههای قبلی تغییری نخواهد کرد.
مایکل کاکس
تا کنون نظری ثبت نشده است!