اختصاصی/ عملکرد یورگن کلینزمن و شاگردانش در جام ملتهای آسیا کرهای ها را به طرز عجیبی عصبانی کرده و البته بیش از بازیکنان، این سرمربی و رئیس فدراسیون کره، در کانون این خشم قرار دارند.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر، بازگشت کاروان تیم ملی کره جنوبی بعد از ناکامیشان در جام ملتهای آسیا با حاشیههای زیادی همراه بود. هواپیما در فرودگاه اینچئون سئول فرود آمد؛ سرمربی آلمانی و بازیکنان در بین صدها هوادار خشمگین محاصره شده بودند و روزنامه نگاران حتی عصبانیتر از آنها بودند!
کلینزمن در حالی که به سمت محل کنفرانس خبری موقتی که در ورودی فرودگاه ساخته شد بود میرفت، با عصبانیت فریاد زد: « چقدر آدم!»
بازگشت کلینزمن و شاگردانش (به جز بازیکنان شاغل در اروپا که مستقیما از قطر به اروپا سفر کردند)، خبر بزرگی در کره جنوبی بود و یکی از رسانههای اصلی این کشور به مدت یک ساعت این بازگشت را به صورت پوشش زنده پخش میکرد.
درتئوری، این سبک توجه و چنین سناریویی برای یک بازگشت باشکوه طراحی میشود و چنین استقبالی باید وقتی صورت میگرفت که کلینزی و شاگردانش با جامی که بیش از ۶۰ سال است کرهایها انتظارش را میکشیدند، به خانه بازمیگشتند! اما نه، ماجرا چیز دیگری بود و بازیکنان همان لباسهای شب قبل که بوی حسرت میداد را به تن داشتند.
در کنفرانس خبری، همه از کلینزمن جواب میخواستند و سوالات همه بوی خشم و اندوه میداد:
خبرنگار: برنامهای برای استعفا دارید؟
و کلینزمن با خنده جواب داد: « سوال خوبی بود.»
چرا کار به اینجا کشید؟
کره جنوبی یکی از مدعیان قهرمانی در جام ملتهای آسیا بود؛ اما کار آنها به جای قهرمانی، با رقم خوردن فاجعهای در نیمه نهایی و شکست مقابل اردن به پایان رسید و بدین ترتیب کره ایها سرافکنده به خانه بازگشتند. پیش از شروع جام ملتها، بسیاری از مردم در کره، علیه کلینزمن موضع داشتند. کسب نتایج ضعیف در ابتدای کار، مثل شکست ۰-۱ مقابل پرو و تساوی ۱-۱ مقابل السالوادور، شروع ضعیفی برای این سرمربی آلمانی بود.
بسیاری از منتقدان بر این باورند که تاکتیکهای کلینزمن منسجم نبوده و تیم او بیش از اندازه به ستارههایی مثل سون، لی و هوانگ هی چان متکی بوده. او برخلاف سرمربیان قبلی کره مثل پائولو بنتو (که تیمش را تا یک هشتم نهایی جام جهانی ۲۰۲۲ رساند و در آن مرحله مغلوب برزیل شد)، ترجیح داده تا در کره زندگی نکند و همچنان در آمریکا اقامت دارد و برای کار به کره سفر میکند و این کار در کشوری که انتظار تعهد ۱۰۰ درصدی از سرمربیاش دارد، قابل قبول نیست.
جنجالهای کلینزمن
بعد از یک بازی دوستانه در کاردیف در ماه سپتامبر بود که کلینزمن، از آرون رمزی کاپیتان ولز، پیراهنش را برای یادگاری برای پسرش ، جاناتان، دروازه بان لسآنجلس گلکسی خواست و همین اقدام حسابی کره ایها را عصبانی کرد.
کار کلینزی در کره با پنج بازی بدون برد آغاز شد و این نیز تیر دیگری در قلب هواداران کرهای بود. این سرمربی آلمانی چشم انتظار یک برد بود تا بتواند دل هواداران را به دست بیاورد و از آنها خواست تا عملکرد تیمش در جام ملتها را مورد قضاوت قرار دهند.
شروع پرتلاطم کره در آسیا
لغزشهای کره در دور گروهی با تساوی ۲-۲ مقابل اردن و ۳-۳ مقابل مالزیای که در رنکینگ فیفا، ۱۰۷ رتبه پائینتر از کره قرار دارد، این عصبانیتها را بیشتر کرد. در دور یک هشتم پایانی و در مصاف با عربستان، آنها در نهمین دقیقه وقتهای تلف شده، توانستند امیدهایشان را زنده نگاه داشته و نهایتا در ضربات پنالتی به دور بعد رسیدند.
در جدال با استرالیا در دور یک چهارم هم سرنوشت به نحو مشابهی رقم خورد؛ گلهای نجات بخش ثانیههای آخری که البته این بار کار حریف را در وقتهای اضافه تمام کرد. البته این نمایشهای ضعیف، باعث میشد تا هواداران احتمال پایان یافتن انتظار شصت ساله شان برای قهرمانی در آسیا را بسیار ضعیف بدانند.
اما در هر حال کره هنوز در جام بود و با سرکشی و استقامت برای بقا میجنگید؛ با ارائه فوتبال زامبی و گلهای لحظه آخری، کره ایها در هر بازی، خود را از غرق شدن نجات میدادند.
بالاخره کابوس کلینزمن از راه رسید؛ یک باخت سنگین مقابل اردن در نیمه نهایی! در دیداری که اردن کاملا شایسته برد بود و ستون مقابل «تعداد شوتهای داخل چارچوب کرهایها» در ۹۰ دقیقه این بازی، عدد یک را نشان میداد!
اردن تیم هشتاد و هفتم رنکینگ فیفا که تا پیش از این هرگز سابقه حضور در جمع چهار تیم برتر آسیا را نداشت، همه آنچه کره ایها نداشتند را در جیبش میدید: تعهد به یک برنامه تاکتیکی مشخص، قدرت پرسینگ و توان تهاجمی بالا؛ توان نبرد و شور و هیجان.
در سوی دیگر میدان، کره سست، بیجان و بیرمق بود و خطاهای دفاعی وحشتناکی از این تیم شاهد بودیم.
لبخندی که خشک نشد
کلینزمن در طول تمام مدت بازی، لبخندی بر لب داشت که البته غم و اندوه در آن مشهود بود؛ لبخندی از جنس همان لبخند که بعد از تساوی با مالزی روی چهره او دیده شد و به خاطر آن به شدت مورد سرزنش قرار گرفت. بعد از باخت به اردن، در کمال حیرت همگان، این سرمربی آلمانی در زمین به دنبال حسین عموته، سرمربی اردن میگشت تا به او تبریک بگوید و همین رفتار هم خشم هواداران کره ای را به همراه داشت؛ شاید کره ایها ترجیح میدادند که با دیدن اشکهای کلینزمن کمی آرام بگیرند.
اما این سرمربی آلمانی در پاسخ به سوالی در مورد دلیل لبخندهایش که به Smile-Gate معروف شده گفت:« اگر میگوئید که من نباید لبخند بزنم یا به روی کسی که در آن لحظه مستحق تحسین است بخندم، باید بگویم که شاید ما با هم رویکردهای متفاوتی داریم.»
کلینزی در بازگشت و بعد از ناکامی بزرگ رقم خورده در قطر، با همان لبخند معروف به سئول برگشت و درحالی که ماسکی از شجاعت برروی ناکامی تیمش زده بود - چه به معنای واقعی کلمه و چه به صورت مجازی - از نکات مثبت مسابقات حرف میزد و البته به برخی نقاط ضعف نیز اشاره کرد.
او اعتراف کرد:« اردن در این بازی عطشی داشت که شاید ما در بازی آخر از آن بیبهره بودیم. این چیزی بود که آنها در اختیار داشتند.» او بلافاصله بعد از باخت مقابل اردن هم به خبرنگاران گفته بود:« اردنیها بیشتر از ما این برد را میخواستند.»
گرچه کلینزمن اساسا اعتراف کرده که نتوانسته تا به اندازه کافی در تیمش انگیزه ایجاد کند، در مقابل درخواستهای بی وقفه برای استعفا و حتی درخواست برای اخراجش، تاکید داشت که به کارش ادامه خواهد داد. او تصمیم دارد تا کره را به جام جهانی ۲۰۲۶ آمریکا و مکزیک برساند؛ چرا که اینگونه دیگر مجبور نیست که سفرهایی طولانی داشته باشد!!
ناکامی در پی ناکامی
اگر دوران مربیگری کلینزمن در کره را با تجربیات پیشین مربیگری او در عرصه بینالمللی مقایسه کنیم، به نتایج مشابهی میرسیم. حضور او روی نیمکت مربیگری تیم ملی آمریکا در نوامبر ۲۰۱۶ و با قرار گرفتن آمریکا در قعر جدول مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸، بعد از باخت ۰-۴ مقابل کاستاریکا به پایان رسید. در آن دوره آمریکا برای اولین بار بعد از سال ۱۹۸۶ از رسیدن به جام جهانی ناکام ماند.
این در حالی بود که کلینزمن در جام جهانی برزیل، تیمش را به مرحله یک هشتم پایانی رسانده بود ولی در آن زمان خیلیها از او به عنوان یک مربی خودخواه یاد میکردند که تاکتیکهایش کمی بهتر از مدیریتش است و شاگردانش در خارج از پستهای مشخصشان بازی میکنند و حرف وحدیثهای زیادی درمورد او به گوش میرسید. در آن زمان او روی به سخنرانیهای انگیزشی برای شاگردانش و برگزاری کلاسهای یوگا آورد و به سراغ ایدههای تاکتیکی متفاوتی رفت که خیلی هم سریع کنار گذاشته میشد.
کایل مارتینو، بازیکن سابق تیم ملی آمریکا بعد از شنیدن گله گذاریها، در جلسه تمرینی تیم ملی حضور یافته بود و بعد از آن در این رابطه صحبت کرد:«من با چشمان خودم دیدم؛ جلسه تمرینی خیلی نامتنجانس بود؛ آنها بهم ریخته بودند و این بی معنا بود. کلینزمن تیم را در طول تعطیلات آماده نکرده بود و بازیکنان تا روز بازی نمیدانستند که باید در چه پستی بازی کنند. اوضاع کاملا درهم برهم و بهم ریخته بود.»
تاکید اصلی برروی بدنسازی
فلیپ لام، مدافع باتجربه بایرن مونیخ هم در کتاب بیوگرافیاش درباره دوره کوتاه کار کردن زیر نظر کلینزمن در بایرن مونیخ نوشت: «ما فقط در تمرینات، روی آمادگی بدنی کار میکردیم؛ او تمایل چندانی به مسائل تاکتیکی نداشت و بازیکنان اگر میخواستند، قبل از بازی دور هم جمع میشدند و در مورد نحوه بازی با هم صحبت میکردند.»
گویا در کره جنوبی هم تمرکز اصلی، بر روی تناسب اندام بازیکنان بود. در اردوی کره در ابوظبی پیش از آغاز این تورنمنت، کلینزمن تمرینات فشردهای را برگزار کرد. یک منبع آگاه که از شرایط اطلاعات داشت، به صورت ناشناس دراین باره گفت: «بازیکنان از هم دور شده بودند و کلینزمن آنها را خسته کرده بود.»
این خستگیها که با کشیده شدن بازیهای پایانی کره در تورنمنت به وقتهای اضافه ، افزایش هم یافته بود، در بازی با اردن کار خودش را کرد. به وضوح مشخص بود که کرهایها در این بازی، دیگر انگیزه و انرژی و اشتیاقی ندارند. آنها در بازیهای قبلیشان، ۴ گل در وقتهای اضافه به ثمر رساندند (بازی با استرالیا و عربستان)؛ اما بازی با اردن، اولین دیدار کره در جام ملتهای آسیا بود که آنها حتی نتوانستند یک شوت در چارچوب داشته باشند.
یک خبرنگار با اشاره به این آمار، در کمال ناباوری از کلینزمن سوال کرد که آیا تا پیش از این در کارنامه مربیگری او چنین اتفاقی رخ داده بوده؟ و پاسخ او جالب توجه بود: «این حقیقتا بخش ناامیدکننده ماجراست؛ ما موقعیتهای کافی خلق نکردیم. اردن خیلی فیزیکی بازی میکرد و طبیعتا این اولین باری نیست که چنین اتفاقی برای من رخ داده ولی در هر حال اصلا راضی نبودم.»
از سوی دیگر این حس وجود داشت که شاید تیمهای عربی، در خاک قطر، تاحدودی حس بازی در خانه را داشته و از مزایایی برخوردار بودند؛ تیم میزبان در فینال شنبه اردن را شکست داد و ایران هم در نیمه نهایی مغلوب قطر شد؛ چین و ژاپن هم نتوانستند حرف چندانی برای گفتن داشته باشند.
به نظر میرسد که خود کلینزمن هم حس میکرده که تیمش روحیه تیمی کافی را ندارد و این را در شکاف موجود بین بازیکنان با کیفیتی مثل سون، هوانگ، لی و کیم مین جائه میدید و در عین حال افت کیفیت چند بازیکن خانگی را هم احساس میکرد.
کلینزمن تلاش کرد تا در کره یک فرهنگ برنده را استارت بزند ولی احتمالا با شرایطی مواجه شد که در برابر تغییر مقاومت میشد. مثلا این سرمربی آلمانی تمایل داشت تا برای بازیهای دوستانه تیمش، چالشهای سختتری را برای کسب آمادگی بیشتر پشت سربگذارد ولی مسئولان فدراسیون بازیهای سادهای مثل مصاف با ویتنامی که در رده نود و چهارم رنکینگ فیفا قرار داشت برگزیدند که کره در آن بازی با نتیجه ۰-۶ به پیروزی رسید. گویا مسئولان کره نگران آن بودند که باخت در دیدار دوستانه، شرایط را سختتر کند.
تمرکز بر عملکرد بازیکنان شاغل دراروپا
کلینزی تمایل داشت تا بعد از بازی دوستانه با عربستان در ماه سپتامبر و در نیوکاسل، در اروپا بماند و بازیهای کیم برای بایرن را از نزدیک ببیند اما طبق پروتکل فدراسیون کره، مجبور شد تا به سئول برگردد تا در کنفرانس خبری بعد از تورنمنت در فرودگاه حضور بیابد. حضور او در اروپا، شاید از نظر برخیها یک اقدام نفی بود؛ چرا آنها معتقدند بودند که کلینزمن باید تمرکزش را برروی K Leaguge و یافتن استعدادهای داخلی قرار دهد و نباید اولویتش را بر گذراندن وقت و تماشای عملکرد بازیکنان شاغل در اروپا بگذارد.
کلینزمن زمانی که از تصمیمش برای سفر به اروپا و تماشای بازیهای سون و همچنین لی قبل از بازیهای مقدماتی جام جهانی پرده برداشت، دراین باره توضیح داد: «میدانم که شما هرزمان که بتوانید انتقاد میکنید؛ ولی این روند زندگی یک سرمربی تیم ملی است. سفرهای زیادی در این شغل وجود دارد.»
تعدادی از دستیاران کلینزمن، مسئول زیرنظر گرفتن بازیهای لیگ کره بودند و حضورا این بازیها را تماشا میکردند ولی خود او ترجیح میدادتا با بهره گیری از ابزارهای خاصی، فیلم ضبط شده این بازیها را ببیند.
تمرکز کلینزمن برروی ستارههای شاغل در اروپا، منجر به ابداع عبارتی در فوتبال شد که چنین ترجمه میشد: «فوتبال، این کار را برای من انجام بده»؛ « سون، این کار را برای من انجام بده»؛ «هوانگ این کار را برای من انجام بده»
این نوعی انتقاد از کلینزمن بود که بیش از حد به نامهای بزرگ تکیه میکند. اما جالب اینجاست که لی و سون، خودشان را به خاطر ناکامی تیمشان در نیمه نهایی سرزنش میکنند و بار مسئولیت این ناکامی را پذیرفتهاند. اما کلینزمن با لبخندی بر لب، شاید به اندازه آنها خودش را مقصر نمیداند؛ این ناکامی برای او مثل تکرار دوران حضورش در تیم ملی آمریکاست.
سون که به زودی ۳۲ ساله میشود و بعد از انجام ۱۲۲ بازی ملی، احتمالا دیر یا زود به فکر خداحافظی از تیم ملی خواهد بود، در دفاع از کلینزمن گفته: «من برای سرمربی تیم ناراحتم؛ او با بازخوردهای منفی زیادی روبروست. دیدگاهها نسبت به او حتی قبل از شروع تورنمنت هم مطلوب نبود. به رغم شرایط موجود، سرمربی تیم به خوبی شرایط را مدیریت کرد؛ مراقب بازیکنان بود و تا پایان، هیچ نشانی از تسلیم شدن در او دیده نمیشد. من به شدت تحت تاثیر این موضوع هستم و فکر میکنم که او با این تجربه، به مراتب قویتر هم خواهد شد.»
حالا و با اتمام این تورنمنت، کلینزمن هنوز با سون در ارتباط است و او واکنش احساسی شاگردانش نسبت به ناکامی در جام ملتها را درک میکند؛ اما اطمینان دارد که سون در مسیر رسیدن به جام جهانی ۲۰۲۶ نیز آنها را همراهی خواهد کرد.
از نظر تاکتیکی بنتو، در طول چهار سال حضورش روی نیمکت مربیگری کره، سبک خاصی را در این تیم پیاده کرد که مبتنی بر شروع حرکات و بازی از عقب و از خط دفاع بود ولی به نظر میرسد که تمرکز کلینزمن بیشتر برروی مهارتهای فردی بازیکنان است تا مهارتهای تیمی و خیلیها او را به عدم تحقیق و بررسی در لیگ کره جنوبی و همچنین بررسی و شناسایی بازیکنان تیمهای حریف، به ویژه بعد از بازی با اردن و مالزی متهم میکنند.
یک منبع آگاه دراین باره گفت : «این اجماع وجود دارد که کلینزمن سعی میکند تا با خودخواهی و منیت، به جای یک برنامه تاکتیکی منسجم و محکم، مدیریت کند.»
این روزها هجمه فشارها نه تنها برروی کلینزمن، بلکه برروی فردی که او را به خدمت گرفته احساس میشود: چونگ مونگ گیو، رئیس فدراسیون فوتبال کره جنوبی.
ادامه همکاری حتی در شرایط موجود
بعد از باخت کره مقابل اردن، این دو، دو بار با هم ملاقات کردند تا در مورد پیامدها و دلایل این ناکامی با هم صحبت کنند و به نظر میرسد که هردوی آنها به رغم این واکنشهای تند و شدید عمومی، مایلند تا به این همکاری ادامه دهند؛ خیلیها مونگ گیو را به این متهم میکنند که تنها فاکتورش برای انتخاب سرمربی تیم ملی، به خدمت گرفتن یک نام بزرگ و پرآوازه و مشهور بوده و بسیاری از افراد فدراسیون کره را متهم میکنند که در هنگام جستجوی یافتن جایگزین بنتو، با جان و دل تلاش نکردهاند.
در شرایطی که کره نسلی طلایی از فوتبالیستها را دراختیار دارد و ستارههایش پیراهن باشگاههای بزرگی مثل پاری سن ژرمن، بایرن مونیخ، تاتنهام و ولورهمپتون را برتن میکنند، انتظارات از این تیم بسیار بالاست. از سوی دیگر سیل انتقادات از فدراسیون فوتبال کره و کلینزمن هم دائما در حال افزایش است و حتی موجی از منفیبافی نیز به این ماجرا اضافه شده است.
رسانه ها، هواداران، گل بازها، همه و همه تیر انتقادی را به سمت کلینزمن و مسئولان فدراسیون کره گرفتهاند؛ اما کلینزی هنوز در این کشتی گیر افتاده در طوفان، لبخند میزند. او در صحبتهایی گفته: «نکات مثبت زیادی است که باید از این تورنمنت درنظر داشته باشیم. من بیصبرانه منتظر شروع بازیهای مرحله مقدماتی جام جهانی هستم.»
تا کنون نظری ثبت نشده است!