اختصاصی / 7 روز پیش بود که تیم ملی ایران دو حس بسیار متفاوت را تجربه کرد؛ یکی قبل از شروع دیدار با قطر و دیگری پس از به صدا درآمدن سوت مسابقه و حذف ایران؛ حذفی که یک تراژدی بزرگ برای ما بود.
به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ ۷ روز، ۱۶۸ ساعت و ۱۰۰۸۰ دقیقه! این حالا زمانیست که از آخرین تلاشِ ناکامِ ایران برای پایان دادن به یک طلسم نیمقرنی در آسیا میگذرد.
یادمان باشد که در بزنگاهها نتوانستم:
در تمام این سالها، بعدِ از همه سوتهای پایان و در ایستگاهِ آخرِ همه ماجراجوییها، سرنوشت دو روی متفاوت از خود را مقابل صورت یوزها به نمایش گذاشته! گاهی حریفمان نشده تا با وجود پیله کردن تمام دنیا، بالهای پروازمان را از یکدیگر باز کنیم و پروانه شدن را جشن بگیریم و بعضی وقتها هم، مثل شبِ تلخ «الثمامه»، بزرگترین رویاهایمان را قبل از اینکه حتی دستهایمان فرصت لمسش را بیابند، در تورهایی نامرئی حبس میکند!
اینبار؛ در یکی از آخرین فرصتهای نسل طلایی فوتبال ایران، نوبت پروانه شدنِ ما بود اما عنکبوتِ بدشانسیِ سرنوشت، ما را در یک پیله بزرگ گیر انداخت.
تیم پر امید ایران در حالی دوحه را یک گام مانده به دیدار نهایی به مقصد تهران ترک کرد که با در نظر گرفتن تمام بازیهایش، نمایش قابل دفاعی در این مسابقات ارائه داده بود. اما شاید بزرگترین مشکل تیمِ «امیر قلعهنویی» روند سینوسی و پر فراز و نشیبش بود که در مراحل حذفی به شکل عیانتری به چشم آمد.
«تیم ملی» دقیقا در قامت یک مدعی، با پیروزی در هر سه دیدار مرحله گروهی، به عنوان صدرنشین پا به مرحله حذفی گذاشت اما در بازی با تیم ملی سوریه کمدقتی بازیکنهای هجومی در زدن ضربات آخر، کار تیم ملی را برای صعود دشوار کرد تا «راحتترین کار»، تبدیل به یک «مأموریت پیچیده» شود! ماموریتی که شاید اگر درخشش بیرانوند در ضربات پنالتی نبود، از مخمصه جدال سخت با سوریها نجات پیدا نمیکردیم.
یکی از نکات مهم این بازی که از چشم کارشناسها و طرفدارهای تیم ملی پنهون نماند، به عملکرد کادرفنی در نحوه انجام تعویضها برمیگشت! زمانی که قلعهنویی دقایقی قبل از گل سوریها قصد داشت یک تعویض دفاعی انجام دهد و «سامان قدوس» را از بازی بیرون بِکِشد! با این حال بعد از اینکه داور برای سوریه پنالتی گرفت؛ این تصمیم تغییر نکرد تا عملاً تعویض «امید ابراهیمی» با «سامان قدوس» باعث دفاعیتر شدن تیم ملی و هجومیتر شدن حریف شود؛ اتفاقی که در نهایت و به صورت یه زنجیره، به اخراج «مهدی طارمی» ختم شد!
با این حال تیم ملی در بازی بعدی، در جدال حساس مقابل ژاپنِ مدعی، یکی از بهترین عملکردهای چند سال اخیر خودش را روی صحنه نمایش برد و هرچند در نیمه اول روی یک ناهماهنگی و اشتباه فردی از رقیب عقب افتاد، اما اعتمادِ قلعهنویی به ترکیب اولیه و عملکرد درخشان ستارههایی همچون محبی، جهانبخش و آزمون باعث شد تا غیبت «مهدی طارمی» در آن جدال به چشم نیاید...
در آن مسابقه، ژاپنیها با آگاهی از ضعف دروازهبانشان، بعد از گل زودهنگامی که به ثمر رساندند، عقب نشستند تا از گلشان محافظت کنند اما شاگردهای قلعهنویی با یک بازی حساب شده و هجومی، ۱۷ بار به سمت دروازه حریف شلیک کردند تا در نهایت امضای خود را پایِ یک کامبک بزرگ بیاندازند و یکی از بزرگترین مدعیان جام را، به خانه بفرستند! تیمی که انگار در نبود طارمی و شاید حتی «برای طارمی» و مهمتر «برای مردم»، همقسم شده بود تا «تاریخ» بنویسد! فریادهای تهییجکننده جهانبخش بعد از آن تکل دقیقِ کنار خط، یک فریم از همین تعهد بود.
صحبت های بیرانوند، طارمی، جهانبخش و انصاری فرد در پایان بازی مقابل سوریه
اما سندروم بازیهای سینوسیِ تیم ملی که انگار بصورت یکی در میان در این رقابتها عمل میکرد، در جدال حساس نیمهنهایی یقه ملیپوشان را گرفت تا در دیداری که حتی طارمی را هم در ترکیب اصلی داشتیم و داورِ عرب بازی هم برخلاف حواشی قبل دیدار، جانب انصاف را به خوبی رعایت کرد؛ کارِمان مقابل قطر گره بخورد و علیرغم پیش افتادن از رقیب، در ناباورانهترین شکل ممکن، با نتیجه ۳ بر ۲، به عنوان «بازنده» زمین را ترک کنیم تا حتی معروفترین رسانههای ورزشی جهان هم نسبت به حذف مهمترین مدعی باقیمانده در جام هجدهم، واکنش نشان دهند.
در جدال با عنابیها، تصمیمات کادرفنی و البته توپهایی که پشت سر هم به بنبست میخوردند، بیشتر از عوامل دیگر زیر ذرهبین رفت! یکی از سوالات بیپاسخ برای فوتبالدوستها، عدم استفاده از «مهدی قایدی» یکی از درخشانترین ستارههای ما در این جام و عدم فرصت بازی به وینگرهای تکنیکی مثل «علی قلیزاده» و «مهدی ترابی» برای فرو ریختن سدهای دفاعی حریف بود.
در دقایق پایانی بازی هم، هر چند «شهریار مغانلو» به عنوان مهرهای هجومیو سرزن وارد زمین بازی شد اما تعویض «رامین رضاییان» که قدرت ارسالهای خوبی برای مهاجمهای سرزن دارد، علامت سوال بزرگتری را ترسیم کرد.
تیم ملی، قطر را در شرایطی ترک کرد که علاوه بر همه این نکات، بعضی از مورد انتظارترین ستارههای ما هم در بعضی از بازیها در بهترین فرم خودشان به سر نمیبردند. برای نمونه «علیرضا بیرانوند» هرچند نمایشهای خوبی از خودش به تصویر کشید اما هنوز برخی معتقدند که شماره یکِ تیم ملی، فاصله زیادی با «علی بیرو» ی ترکیب پرسپولیس دارد! اتفاقی که البته میشود بخشی از آن رو به زوج دفاعی متفاوت در ترکیب تیم ملی نسبت به ترکیب پرسپولیس نسبت داد.
«طارمی» هم یکی از مهمترین ستارههای تیم ملی برای این رقابتها بود که با توجه به گلزنیهای زیادش در ترکیب پورتو همه توقعات زیادتری از او داشتند! با این حال «مهدی» نیز شبیه به بزرگترین ستاره کره جنوبی «سون هیونگ-مین»، آخرین فریمش در این جام، «عذرخواهی از مردم» بود
صحبتهای بازیکنان تیم ملی بعد از باخت مقابل قطر
احتمالا جام ملتهای ۲۰۲۳ آخرین فرصت این نسل با استعداد فوتبال کشورمان برای چشیدن طعم قهرمانی بود؛ تیمی که برای بوسه زدن به جامهای افتخار، فراتر از شانس و بعضی از بهانهها، به دقت در رعایتِ برخی از جزییات در تاکتیک و نوع بازی نیاز داشت.
با تمام این اوصاف اما هنوز دلایل زیادی برای افتخار به این تیم وجود دارد؛ گروهی که از بازیکنهای روی نیمکتاش گرفته تا ستارههای درون بازی، به معنای واقعی کلمه یک «تیم» بودند و با انجام بازیهای هجومی در هر دیدار، تا پای جان برای ایران و شادی مردم تلاش کردند.
تیمی که هنوز کریهای جذاب ستارههاش مقابل اماراتیها، اشکهای «مهدی» در وقتهای اضافی جدال با سوریه، و بازی جانانه تکتک سفیدپوشها در هر بازی تا آخرین نفس، در ذهن طرفدارهای فوتبال کشورمان به زیبایی رژه میرود.
حالا ما باز هم باید «سرنوشت» را به مبارزه بطلبیم و با جمع کردن همه اشکها، آنها را برای یک موفقیت بزرگ در آیندهای نزدیک، ذخیره کنیم! زمانی که مرواریدهای رها شده از چشمِ ستارههای سفیدپوشمان، گریههایی از سر شوقِ رسیدن به افتخاری باشد که سالهاست چشم انتظارش هستیم
تا کنون نظری ثبت نشده است!